ای تازه عروس مهربانم
ای تازه عروس مهربانم
وصل تو حیات جاودانم
خورشید سپهر اقتدارم
پیرایه بزم افتخارم
مهر تو نشسته در دل من
عشق تو سرشته با گل من
تو سرو حدیقه بتولی
نوباوه گلشن رسولی
اصل طرب و نهال عیشی
فرزند پیمبر قریشی
مه طلعت و آینه ضمیری
همخوابه و همسر امیری
با من به نژاد و اصل جفتی
کز گلبن احمدی شگفتی
از شرم تو ای امیر بانو
خورشید به خاک سوده زانو
ای گلبن باغ و شمع محفل
ای مونس جان و راحت دل
تا از تو شدم جدا و مهجور
بیمارم و ناتوانم و رنجور
بی روی تو در سرا و گلشن
تنگ است دلم چو چشم سوزن
نه صبر و توان و تاب دارم
نه راحت و خورد و خواب دارم
همچون مرغی کز آشیانه
پرد بهوای آب و دانه
پیوسته دلم در آرزویت
پرواز همی کند بسویت
گوئی رخت ای چراغ روشن
مغناطیس است و من چو آهن
خواهم ز خدا که تا قیامت
باشی بسعادت و سلامت
در مهد امان و تخت اقبال
از گردش چرخ فارغ البال
از روی امیر شاد و خرم
مسعود و معزز و مکرم
باشید بهم انیس و مونس
چون لاله آبدار و نرگس
اندر لب جو چو سرو آزاد
در باغ چو ارغوان و شمشاد
رخشنده چو آفتاب انور
مجموع چو پیکر دو پیکر
با یار قرین چو غمزه با چشم
اما تهی از ملامت و خشم
تو ماهی و جفت آفتابی
شاهینی و همسر عقابی
خواهم که ازین عقاب و شاهین
باز آید بیضه های زرین
هر جوجه آن بسان شهباز
گیرد سوی اوج چرخ پرواز
مهپاره ازین دو شاه زاید
سیاره ازین دو ماه زاید
تا هست زمین ماه و انجم
خورشید چو جام و آسمان خم
جام طرب از می جوانی
پرکن بنشاط و کامروانی
روزت فیروز و شب به از روز
شام تو چو بامداد نوروز
نوروز تو بهتر از شب قدر
روی تو نکوتر از مه بدر
شه گفته اقدس السیاده
مفتاح خزائن المساده
مطالب بیشتر در:
وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)قالب شعر: مثنوی
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
در آینه پاییدنت را دوست میدارم
مردم ایران دو فرقه اند که هر یک
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
ای تازه عروس مهربانم
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای تازه عروس مهربانم وصل تو حیات جاودانم خورشید سپهر اقتدارم پیرایه بزم افتخارم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «نوروز تو بهتر از شب قدر روی تو نکوتر از مه بدر شه گفته اقدس السیاده مفتاح خزائن المساده» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
ای تازه عروس مهربانم
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر ای تازه عروس مهربانم ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024