اینک-مواقف-عرفات-است-بنگرش-خاقانی

اینک مواقف عرفات است بنگرش – ۱۱۸

  • اینک مواقف عرفات است بنگرش خاقانی – قصیده ۱۱۸

    مطلع سوم

     

     

    اینک مواقف عرفات است بنگرش

    طولش چو عرض جنت و صد عرض اکبرش

     

    دهلیز دار ملک الهی است صحن او

    فراش جبرئیلش و جاروب شهپرش

     

    نوار لله از تف نفس و آه مشعلش

    حزب الله از صف ملک و انس لشکرش

     

    پوشندگان خلعت ایمان گه الست

    ایمان صفت برهنه سروان در معسکرش

     

    گردون کاسه پشت چو کف گیر جمله چشم

    نظاره سوی زنده دلان در کفن درش

     

    از اشکشان چو سیب گذرها منقطش

    وز بوسه چون ترنج حجرها مجدرش

     

    از بس که دود آه حجاب ستاره شد

    بر هفت بام بست گذرها چو ششدرش

     

    بل هفت شمع چرخ گداران شود چو موم

    از بس که تف رسد ز نفس‌های بیمرش

     

    جبریل خاطب عرفات است روز حج

    از صبح تیغ و از جبل الرحمه منبرش

     

    سرمست پختگان حقیقت چو بختیان

    نی ساقیی پدید نه باده نه ساغرش

     

    با هر پیاده پای دواسبه فلک دوان

    سلطان یک سوارهٔ گردون مسخرش

     

    در پای هر برهنه سری خضر جان فشان

    نعلین پای هم سر تاج سکندرش

     

    تا پشت پای سوده لباس ملک شهی

    همت به پشت پای زده ملک سنجرش

     

    خاک منی ز گوهر تر موج زن چو آب

    از چشم هر که خاکی و آبی است گوهرش

     

    آورده هر خلیل دلی نفس پاک را

    خون ریخته موافقت پور هاجرش

     

    استاده سعد زابح و مریخ زیر دست

    حلق حمل بریده بدان تیغ احمرش

     

    گفتی از انبیا و امم هر که رفته بود

    حق کرده در حوالی کعبه مصدرش

     

    قدرت رحم گشاده و زاده جهان نو

    بر ناف خاک ناف زده ماده و نرش

     

    زمزم بسان دیهٔ یعقوب زاده آب

    یوسف کشیده دلو ز چاه مقعرش

     

    بل کافتاب چرخ رسن تاب از آن شده است

    تا هم به دلو چرخ کشد آب اخترش

     

    و آن کعبه چون عروس کهن سال تازه روی

    بوده مشاطهٔ به سزا پور آزرش

     

    خاتونی از عرب، همهد شاهان غلام او

    سمعا و طاعه سجده کنان هفت کشورش

     

    خاتون کائنات مربع نشسته خوش

    پوشیده حله و ز سر افتاده معجرش

     

    اندر حریم کعبه حرام است رسم صید

    صیاد دست کوته و صید ایمن از شرش

     

     

     

     

    شعر مطلع سوم خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «مطلع سوم» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «اینک مواقف عرفات است بنگرش».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    شعر اینک مواقف عرفات است بنگرش اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *