اینجا ما مجبوریم چیزهای زیادی را تصور کنیم – شعر یک پنجره برای دیدن دریا – یانیس ریتسوس
اینجا ما مجبوریم چیزهای زیادی را تصور کنیم
مثلا یک پنجره
برای دیدن دریا از درونش
ما دریا را جور دیگری از پشت پنجره میبینیم
متفاوتتر از آنچه که از پشتِ سیم های خاردار میتوان دید
صدای کودکی در عصر گاهان-
اما کو کودک؟
زنی بر پلکان آستانِ خانهای-
اما کو خانه؟
کمدی پر از لباسهای زمستانی
سکوتی که دارد از ساعت بالای صندلی چکه میکند
و سایه ی دستی نجیب که گلها را در گلدان میکارد-
اما کو سایه؟
گرامافونی بر کنارِ پنجرهای
در عصرگاه شنبه – روزی میخواند
و گربهای بر سقف بلند همسایه میلولد
در هوای گرگ و میشی
از تنگاتنگ گلولههای نفتالین-
گربهی سیاهِ همسایهگی
بیهیچ کسی که به او بنگرد
با دو قطره روغن تنهایی در چشمانش
گربهی سیاه فراموش شدهای
بر سقف بلند همسایه میلولد
و در سکوتی شگرف
در غروبی که او گام بر میدارد
دماش را بر تنِ سپید ماه میمالد
ما مجبوریم همهی این چیزها را تصور کنیم
شبهای سردِ بسیاری در اینجا هست
تنهایی عمیقی در عمقِ ترس هست
و دوستی بسیاری
در عمق آن ترسی
که ساعتی پیش از مرگ بر زندانیان چیزه میشود
و آن که با پاهای روی هم بر صندلی نشسته
با نگهبانان قرعه میریزد
گربهها در اینجا بسیار فرق میکنند
خشمآلود، بیمحبت، بیمار
ور دیگر اینکه چانه ی خود را بر شانههای ما نمیسایند
دور از ما مینشینند
و ما را میکاوند:
چیزی از معنای مرگ میآموزند
از معنای رنج
از معنای انتقام و بخشش
چیزی از معنای سکوت و عشق میآموزند
گربههای خشمآلود، نااهل و ساکتِ زندانِ ماکرونیسوس
چشمهای ما را میآموزند
و زندگی را در پستوی آنها میبینند
و این ماه که بر فرازِ ما آویزان است
به مانندِ حرفیست که نمیتوان به زبانش آورد
حرفی
که در گلوی شب سنگ شده است.
مترجم: بابک زمانی
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
تا چشم انتظار تو باشم – مرا پیکری است
این است قانون گرم انسانها – این است قانون
این جا در چه کاری دخترک با این گلهای تازهچین؟ – این جا در چه کاری دخترک
گفتی آیا چیزی هست – آیا به همیشه اعتقاد داری؟
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب
خفته (بِ خُ تِ) (اِمر.)
۱- آب راکد.
۲- ژاله.
۳- برف.
۴- تگرگ. یخ.
۵- شیشه، بلور.
۶- شمشیر (در غلاف).
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهاناینجا ما مجبوریم چیزهای زیادی را تصور کنیم
شعری که خواندیم اثر «یانیس ریتسوس» بود، ریتسوس از «شاعران یونان » است. شعر بالا با سطر « اینجا ما مجبوریم چیزهای زیادی را تصور کنیم » شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر یک پنجره برای دیدن دریا یانیس ریتسوس
دیدگاهتان را درباره ی شعر یک پنجره برای دیدن دریا یانیس ریتسوس ، این شاعر خوبِ یونان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023