آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را

آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را

  • شعر آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را _ ادیب الممالک 

     

    آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را

    از پس متقی اقبال فرا برد به تخت

     

    قائد جیشش امیرالامراء توزون را

    گشت در تن رگ جان سست ز بیماری سخت

     

    چاره اش کرد هلال بن براهیم طبیب

    تا که به گشت و بر او داد زر و گوهر و رخت

     

    پیر فرزانه ازین جود چنان غمگین بود

    که همی گفتی کوبند به مغزش یک لخت

     

    پسرش گفت چرا ترش و زبونی گفتا

    زانکه من معتقد عقلم نه پیرو بخت

     

    آنکه از جهل وعمی کاشت درختی در باغ

    روز از جهل و عمی برکند از باغ درخت

     

    خانه ای را که ز فرهنگ در او نیست چراغ

    خیز و مردانه از آن خانه به هامون کش رخت

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز

    چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل

    ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی

    لمن رسم اطلال سقتهاالسحائب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «چامه من پیش گفتارت بدان ماند که کس در سپهر آرد ستاره در بهشت آرد گیا چون فراوان آزمودم دیدمت با دار و برد در سخن جادو کنی وز خامه داری کیمیا» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «تو سپهرستی و این بیناره گویان خاک ره تو پرندستی و این بیداد جویان بوریا دشمنان داد هرجا سر بر آرند از زمین نرم کوبیشان چنان چون دانه اندر آسیا» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *