آزمندی هواپرست و خسیس

آزمندی هواپرست و خسیس

  • آزمندی هواپرست و خسیس

    آزمند خسیس

     

    آزمندی هواپرست و خسیس

    در دهی بود کدخدا و رئیس

     

    داشت مرغی ظریف و زرین بال

    تیز پرهمچو شاهباز خیال

     

    هر زمان زاغ شب بچرخ بلند

    خایه زر بطشت سیم افکند

     

    مرغ او هم در آشیان زمین

    هشتی از مهر بیضه زرین

     

    وزن آن بیضه از هزار درم

    نه فزون آمدی بسنگ و نه کم

     

    آزمند سفیه و ابله خام

    یافت زین مایه ثروتی بدوام

     

    هر سحرگه ز خواب بر می خواست

    بخت دادی نویدش از چپ و راست

     

    چون خروس سحر گشودی پر

    بود در زیر مرغ بیضه زر

     

    خواجه آن بیضه را باستعجال

    برگرفتی ز مرغ زرین بال

     

    سوی بازار برده می بفروخت

    هر چه افزون ز خرج بود اندوخت

     

    روزی آن آزمند با خود گفت

    چند باشم بدین قناعت جفت

     

    تا بکی زین شکار دست آموز

    بستانم وظیفه روز بروز

     

    تا بکی آب برکشم از چاه

    جست باید بسوی دریا راه

     

    بیشک این مرغ را بخانه دل

    کارگاهی است ما از آن غافل

     

    بیشک از چینه دان و قلب و جگر

    راه دارد بسوی معدن زر

     

    گنجها را بگنجخانه نهد

    تخمی از آن در آشیانه نهد

     

    در دل اندوخته است مایه زر

    می فریبد مرا بخایه زر

     

    باید آن گنج خانه را دریافت

    شکمش بر درید و سینه شکافت

     

    تا بکان زر درست رسم

    سوی انجام از نخست رسم

     

    پس دل مرغ را درید از هم

    جستجو کرد از اندرون و شکم

     

    دید جز رودهای پرخم و پیچ

    نیست وز زر خبر ندارد هیچ

     

    طمع خام را زدم دامن

    آتشش سوخت نان پخته من

     

    این مثل با تو گفتم ای فرزند

    تا نیندازدت طمع دربند

     

    تا نیفتی چو غافلان در راه

    بهوای هریسه اندر چاه

     

    گر فتادی درون چنبر آز

    نرهی زان بروزگار دراز

     

    تا توانی بگرد آز مگرد

    که سیه روزی آرد آز بمرد

     

    دل بزنجیر حرص و آز مبند

    ریسمان طمع دراز مبند

     

    بامید خزانه وهمی

    زرت از کف مده ز کج فهمی

     

    با کم خود بساز تا ز طمع

    نشوی مبتلای سوک و جزع

     

    میوه شاخ حریص بی برگی است

    اشتها مایه جوانمرگی است

     

    مصطفی عز من قنع فرمود

    هم چنین ذل من طمع فرمود

     

    کز قناعت بزرگوار شوی

    وز طمع رو سیاه و خوار شوی

     

     

    مطالب بیشتر در:

    وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)

     

    قالب شعر: مثنوی

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    آزمندی هواپرست و خسیس

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «آزمندی هواپرست و خسیس در دهی بود کدخدا و رئیس داشت مرغی ظریف و زرین بال تیز پرهمچو شاهباز خیال» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «مصطفی عز من قنع فرمود هم چنین ذل من طمع فرمود کز قناعت بزرگوار شوی وز طمع رو سیاه و خوار شوی» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    آزمند خسیس

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر آزمند خسیس ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *