معنی چادر سوز

معنی چادر سوز

  • معنی چادر سوز به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چادر سوز در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چادر سوز

    معنی: آنکه پرده نقاشی را بسوزد.


    هم قافیه چادر سوز

    کفشدوز، کلاهدوز، لباسدوز، مال اندوز، دانش اندوز، آتش افروز.


    چادر سوز در لغت نامه دهخدا

    چادرسوز. [ دَ / دُ ] ( نف مرکب ) پرده سوز. آنکه پرده نقاشی را بسوزد :
    چو نقش حیله بر چادر نشانی
    بدان نقاش چادرسوز مانی.
    نظامی.


    چادر سوز در فرهنگ فارسی

    پرده سوز. آنکه پرده نقاشی را بسوزد.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چادر سوز

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های نیما یوشیج
    نامه های احمد شاملو به آیدا
    اشعار سهراب سپهری
    شعر تو به دنیا نخواهی آمد پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *