معنی چادر سر کردن

معنی چادر سر کردن

  • معنی چادر سر کردن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چادر سر کردن در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چادر سر کردن

    معنی: چادر برسر کردن.


    هم قافیه چادر سر کردن

    خیساندن، درآمدن، درآوردن، درخشیدن، دررسیدن، درماندن، درنوردیدن، درنیامدن، درنیاوردن، دریدن، دزدیدن، دمیدن، دواندن، دوشیدن، دیدن، راندن، ربودن، رساندن.


    چادر سر کردن در لغت نامه دهخدا

    چادر سرکردن. [ دَ / دُ س َ ک دَ ] ( مص مرکب ) چادر برسر افکندن. چادر برسر کردن. چادرپوشیدن.


    چادر سر کردن در فرهنگ فارسی

    چادر برسر افکندن. چادر برسر کردن. چادرپوشیدن.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چادر سر کردن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های نیما یوشیج
    نامه های احمد شاملو به آیدا
    اشعار سهراب سپهری
    شعر تو به دنیا نخواهی آمد پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *