شعر شکایه برد به نزد حکیم مرد بخیل نیما یوشیج
شکایه برد به نزد حکیم مرد بخیل
که من نیارم از بخل خود به جان آسود
حکیم گفت مگر جان خود نمی خواهی ؟
بخیل گفت زجان خوبتر چه خواهد بود ؟
حکیم گفت همان بخل خوبتر از آنک
به طیب خاطر تو جان تو از آن فرسود
بخیل گفت خطا گفتی این حکیمش گفت
گر این خطاست چرا برخطاستت مقصود ؟
ملامت است که جان در سرخطا کردن
شقاوت است که کس از خطاش جوید سود
مرا زتربیت پیر برتو رفت این پند
چو بد کنی به خود از کس مباش نا خشنود
قالب شعر: قطعه
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
دیدگاه شما برای شعر شکایه برد به نزد حکیم مرد بخیل نیما
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر شکایه برد به نزد حکیم مرد بخیل نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
کتابهای نیما یوشیج:
مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج
درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج
یادداشت های روزانه نیما یوشیج
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023