شعر زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب خاقانی – قصیده ۱۷
این قصیدهٔ را منطق الطیر گویند مطلع اول در وصف صبح و مدح کعبه و مطلع ثانی در وصف بهار و مدح پیامبر بزرگوار
زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب
خیمهٔ روحانیان کرد معنبر طناب
شد گهر اندر گهر صفحهٔ تیغ سحر
شد گره اندر گره حلقهٔ درع سحاب
صبح فنک پوش را ابر زره در قبا
برده کلاه زرش قندز شب را ز تاب
بال فرو کوفت مرغ، مرغ طرب گشت دل
بانگ برآورد کوس، کوس سفر کوفت خواب
صبح برآمد ز کوه چون مه نخشب ز چاه
ماه برآمد به صبح چون دم ماهی ز آب
نیزه کشید آفتاب حلقهٔ مه در ربود
نیزهٔ این زر سرخ حلقهٔ آن سیم ناب
شب عربیوار بود بسته نقابی بنفش
از چه سبب چون عرب نیزه کشید آفتاب
بر کتف آفتاب باز ردای زر است
کرده چو اعرابیان بر در کعبه مآب
حق تو خاقانیا کعبه تواند شناخت
ز آخور سنگین طلب توشهٔ یومالحساب
مرد بود کعبه جوی طفل بود کعب باز
چون تو شدی مرد دین روی ز کعبه متاب
کعبه که قطب هدی است معتکف است از سکون
خود نبود هیچ قطب منقلب از انقلاب
هست به پیرامنش طوف کنان آسمان
آری بر گرد قطب چرخ زند آسیاب
خانه خدایش خداست لاجرمش نام هست
شاه مربع نشین تازی رومی خطاب
شعر این قصیدهٔ را منطق الطیر گویند مطلع اول در وصف صبح و مدح کعبه و مطلع ثانی در وصف بهار و مدح پیامبر بزرگوار خاقانی
البته نام اصلی این شعر «این قصیدهٔ را منطق الطیر گویند مطلع اول در وصف صبح و مدح کعبه و مطلع ثانی در وصف بهار و مدح پیامبر بزرگوار» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیدهسرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز میشود: «زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب».
ز آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان نا آشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب اماله
(بِ اِ لِ) [ فا - ع. ] (اِ.) هر داروی مایعی که ا ز طریق تنقیه به بیمار منتقل کنند.
دیدگاه کاربران در مورد زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب
حسین بیدگلی می گوید:
صبح از ویژگی های شعری و سبکی خاقانی است ااولین بار مرحوم دکتر صفا او را شاعر صبح نامید. صبح و متعلقاتش در دیوان خاقانی به وفور یافت می شود. صبح با صبوحی همراه است. صبح خاقانی صبح پارتی است. پرده های نمایشی است که با دقت یکی پس از دیگری اجرا می شود. این پرده ها در تغزل های او به خوبی دیده می شود و می توان آن ها را از تنه اصلی قصایدش جدا کرد. پرده اول طلوع صبح است، اول صبح کاذب و صبح نخست که هم ستاره دارد هم ماه دارد و هم تاریکی و هم روشنایی، صبح گرگ و میش است، این پرده بسته می شود پرده بعدی دوباره تاریکی است و ناگهان صبح صادق و جمع شدن ستاره ها و آمدن خورشید، پرده بعدی صبوحی کردن است و الی آخر …
اما این پرده ها و توصیف صبح را می توان در این قصیده خاقانی که به منطق الطیر معروف است به خوبی ردیابی کرد. مولانا در دفتر دوم مثنوی(بخش 113 – برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام) درباره این قصیده می گوید: منطق الطیران خاقانی صداست// منطق الطیر سلیمانی کجاست. چند بیتی از آغاز این قصیده :
صبح در سنت های ادبی ما (Literary tradition) هم رنگ دارد و هم بو صبح، این سنت ادبی مثل عاشق بودن شمع بر پروانه یا مجنون شدن عاشق، ناله های بلبل در فراق گل، دویدن و گریستن عاشق به دنبال محمل و کجاوه یار و … همانند سنت های واقعی و روزمره ای چون سنت عروسی، عزاداری روزهای تاسوعا و عاشورا، سنت های نذری دادن و مجلس گرفتن و نوحه خوانی و … مجموعه ای از قراردادها در شعر ملت ها است که در سالیان طولانی باقی مانده و مضمون ها و اوصاف خود را در فراز و نشیب دگرگونی های ادبیات حفظ کرده و به دست ما رسیده اند. پس صبح در این بیت خاقانی ملمع نقاب است و معنبر طناب. نقاب او رنگ دارد(صبح کاذب گرگ و میش است) و و طناب های معنبر(اشعه های خورشید که چون ریسمانهایی بلند هستند) بو دارند.
شعر زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب اثر کیست؟
این شعر اثر خاقانی است.
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - ژوئن 7, 2023
- نه معن زائده دانم نه حاتم طائی – ۷۷ - می 16, 2023
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - می 16, 2023