شعر حکایت احمد شاملو

مطرب درآمد – حکایت

  • مطرب درآمد – حکایت

     

    مطرب درآمد
    با چکاوکِ سرزنده‌یی بر دسته‌ی سازش.
    مهمانانِ سرخوشی
    به پایکوبی برخاستند.
    از چشمِ ینگه‌ی مغموم
    آنگاه
    یادِ سوزانِ عشقی ممنوع را
    قطره‌یی
    به زیر غلتید.

    عروس را
    بازوی آز با خود برد.
    سرخوشانِ خسته پراکندند.
    مطرب بازگشت
    با ساز و
    آخرین زخمه‌ها در سرش
    شاباشِ کلان در کلاهش.

    تالارِ آشوب تهی ماند
    با سفره‌ی چیل و
    کرسی‌ باژگون و
    سکّوبِ خاموشِ نوازندگان
    و چکاوکی مُرده
    بر فرشِ سردِ آجُرش.

    ۶ فروردینِ ۱۳۶۴

     

    دکلمه صوتی مطرب درآمد با چکاوک

     

    «شعر حکایت» که با سطر «مطرب درآمد با چکاوک» شروع می‌شود، از آلبوم در آستانه است که شاملو با صدای زیبای خود آن را خوانده و مرتضی حنانه نیز موسیقیِ جاودانه‌ای را با آن هماهنگ کرده است. دانلود دکلمه مطرب درآمد با چکاوک با صدای احمد شاملو در باکس زیر موجود است.

     

     

    دانلود دکلمه صوتی شعر مطرب درآمد با چکاوک احمد شاملو با لینک مستقیم

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر سنگینی بغض های تو پوریا پلیکان

    شعر دلم برای باغچه می سوزد فروغ فرخزاد

    شعر ققنوس نیما یوشیج

    شعر رستاخیز احمد شاملو

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    مطرب درآمد با چکاوک

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «مطرب درآمد با چکاوکِ سرزنده‌یی بر دسته‌ی سازش. مهمانانِ سرخوشی به پایکوبی برخاستند. از چشمِ ینگه‌ی مغموم آنگاهیادِ سوزانِ عشقی ممنوع را قطره‌یی به زیر غلتید. » آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمد شاملو که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمد شاملو بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «تالارِ آشوب تهی ماند
    با سفره‌ی چیل و کرسی‌ باژگون و سکّوبِ خاموشِ نوازندگان و چکاوکی مُرده بر فرشِ سردِ آجُرش.» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر حکایت

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر حکایت احمد شاملو بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»