شعر از عمارت پدرم نیما یوشیج
مانده اسم از عمارت پدرم
طرف یورد شمالی اش: تالار
طرف یورد جنوبی اش: سردر
طرف بیرون آن: طویله سرا
جغد را اندر آن قرار اکنون
تخته ای بر درش، به معنی، در
در گشاده است و خانه اش تاریک
گاه روشن به یک اطاق، چراغ
مردی افکنده اندر آن بستر.
سر خمیده است ازو به روی کتاب
زانوان را به دامن آورده
دست می گرددش روی دفتر.
شب و تاریکی و چراغ آن مرد
بهم افتاده، لیک ساخته اند
روی دفتر، عمارت دیگر.
دستش این را نوشته بر ورقی:
مانده اسم از عمارت پدرم
تن بی جانش، چون مرا پیکر.
یوش 1325
قالب شعر: نیمایی
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
دیدگاه شما برای شعر عمارت پدرم نیما
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر عمارت پدرم نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
مانده اسم از عمارت پدرم
نام این شعر نیما یوشیج عمارت پدرم است اما در بین مردم به مانده اسم از عمارت پدرم نیز معروف است.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
کتابهای نیما یوشیج:
مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج
درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج
یادداشت های روزانه نیما یوشیج
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023