شعر در رثاء عشق نیما یوشیج
عشقی که بود محرم اسرار ما به کار
عشقی نمود و عشق دگر را گرفت پیش
بسیار مرشتاب که کار آوریده بود
برجای تیغ تیز سر را گرفت پیش
با پای خود برفت به گوری که کنده بود
راه و صراط اهل نظر را گرفت پیش
دل خواست آن …
انگاه بی مضایقه سر را گرفت پیش
قالب شعر: قطعه
کتابهای نیما یوشیج را از دست ندهید:



برای مشاهده ی تمام « کتاب های نیما یوشیج » اینجا کلیک کنید