شعر آتش جهنم نیما یوشیج
بر سر منبر خود واعظ ده
خلق را مسئله می آموخت
صحبت آمد ز جهنم به میان
که چه آتش ها خواهد افروخت
تن بد کار چه ها می بیند
آن که عقبی پی دنیا بفروخت.
گوش داد این سخنان چوپانی
غصه ای خورد و هراسی اندوخت
دید با خود سگ خود را بد کار
چشم پر اشک بدان واعظ دوخت
گفت: آنجا که همه می سوزند
سگ من نیز چو خواهد سوخت؟
لاهیجان. 13 اردیبهشت 1309
قالب شعر: چهار پاره
کتابهای نیما یوشیج را از دست ندهید:


