دژآگه چهار است کز خوی بد

دژآگه چهار است کز خوی بد _ فقرۀ ۱۵۲

  • شعر دژآگه چهار است کز خوی بد _ فقرۀ ۱۵۲ _ ملک الشعرا بهار

     

    چهار کار دژآگاهی (‌نادانی‌) و دشمنی و بدی با تن خود کردن است: یکی پادیاوندی (‌یعنی‌: زبردستی و زورمندی‌) نمودن‌، دیگر درویش متکبر که با مردی توانگر نبرد آورد، دیگ‌ر مرد پیر ریژخوی که زنی برنا به زنی گیرد و دیگر مرد گشن (‌جوان‌) که زنی پیر به زنی کند.

     

    دژآگه چهار است کز خوی بد

    کند دشمنی با تن و جان خود

     

    یکی «پادیاوند» مردم گزای

    به‌ هر کار و هر چیز زور آزمای

     

    دگر نره دروبش با داروبرد

    که با مهتر از خویش جوید نبرد

     

    سه دیگر کهن سالهٔ ریژخوی

    که هنگام ییری شود جفت ‌جوی

     

    کرا پیر سر هست جفت جوان

    بود دشمن خویشتن بی گمان

     

    چهارم جوانی که جوید زنی

    شود جفت پیره‌زن ربمنی

     

    جوانی که خسبد بر پیره‌زن

    بود بی گمان دشمن خویشتن

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    قالب: منظومه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    می دانم خدایان انسان را – اندوه جاودانه

    در عشق شکسته بسته دانی چونم – ۲۳۱

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    دژآگه چهار است کز خوی بد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دژآگه چهار است کز خوی بد کند دشمنی با تن و جان خود» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «‌جوانی که خسبد بر پیره‌زن بود بی گمان دشمن خویشتن» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر فقرۀ ۱۵۲ ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر فقرۀ ۱۵۲ ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *