شعر دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت ایرج میرزا

دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت

  • شعر دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت ایرج میرزا 

    در رثای کلنل محمد تقی خان پسیان

     

    دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت

    که چون تو شیر نری را در این کُنام کنند

     

    تمام خلق خراسان به حیرتند اندر

    که این مقاتلۀ با تورا چه نام کنند

     

    به چشم مردم این مملکت نباشد آب

    و گرنه گریه برایت علی الدوام کنند

     

    مخالفین تو سرمست بادۀ گل رنگ

    موافقین تو خون جگر به کام کنند

     

    نظام ما فقط از همّت تو دایر بود

    بیا ببین که چه بعد تو با نظام کنند

     

    رسید نوبت آن کز یبرای خون خواهی

    تمام عدۀ ژاندارمری قیام کنند

     

    دروغ و راست همه متهم شدند به جُبن

    به هر وسیله ز خود دفع اتهام کنند

     

    مرام تو همه آزادی و عدالت بود

    پس از تو خود همه ترویج این مرام کنند

     

    کسان که آرزوی عزت وطن دارند

    پس از شهادت تو آرزوی خام کنند

     

    به جسم هیأتِ ژاندارمری روانی نیست

    وگر نه جنبشی از بهر انتقام کنند

     

    ترا سلامت از آ« دشت کین نیاوردند

    کنون به مدفن تو رفته و سلام کنند

     

    پس از تو بر سر آن میز های مهمانی

    پی سلامت هم اصطکاک جام کنند

     

    پس از تو بر سر آن اسب ها سوار شدند

    عروس وار در این کوچه ها خُرام کنند

     

    سبیل ها را تا زیر چشم تاب دهند

    به قد و قامت خود افتخار تام کنند

     

    خدا نخواسته کاین مملکت شود آباد

    وطن پرستان بیهوده اهتمام کنند

     

    از این سپس همه مردان مملکت باید

    برای زادن شبه تو فکر مام کنند

     

    سزد که هر چه به هر جا وطن پرست بُوَد

    پس از تو تا به ابد جامه مُشک فام کنند

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ایرج میرزا

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت که چون تو شیر نری را در این کُنام کنند تمام خلق خراسان به حیرتند اندر که این مقاتلۀ با تورا چه نام کنند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی :«از این سپس همه مردان مملکت باید برای زادن شبه تو فکر مام کنند سزد که هر چه به هر جا وطن پرست بُوَد پس از تو تا به ابد جامه مُشک فام کنند» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر در رثای کلنل محمد تقی خان پسیان ایرج میرزا

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر در رثای کلنل محمد تقی خان پسیان ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    1 دیدگاه برای “دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت

    1. دکتر محمد ضیایی احمدی گفته:

      در وطن دوستی کلنل پسیان بحثی نیست ولی او از سیاست بی‌خبر بود و چوب همین بی‌خبری را خورد،او بایستی به نظامی‌گری خود که اطاعت از مافوق است میپرداخت

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *