کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
نام کتاب: موسیقی شعر
نام نویسنده: شفیعی کدکنی
كتاب موسیقی شعر میكوشد كه مبانى جمالشناسى شعر فارسى را در حوزه ساخت و صورتها و حوزه موسیقى شعر مورد بررسى انتقادى قرار دهد.
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
تکههایی از متن کتاب موسیقی شعر اثر محمدرضا شفیعی کدکنی
(اگر ایراد تایپی یا بهم ریختگیای در متن میبینید مربوط به وب سایت است)
زمانه و عشق و سرنوشت انسان بیندیشند، به این فکر افتادند که چه کار کنند که صاحب سبكه شوند و به اصطلاح روزنامدها «زبان خاص خودشان را پیدا کنند. در نتیجه هم از «ذات زندگی» – که سرچشمه همه هنرهاست. بدور افتادند و از سایه زندگی» که سبك است.
این روزها در نوشته ای از شاعر بزرگ روس، بوریس پاسترناك خواندم که در مورد انحطاط شعر در نسل شاعران روس سالهای ۱۹۲۰ گفته : ہود:
شد. برای من رویای زیانی جدیده و شکل «پیان کاملا شخصی مفهومی ندارد. بخاطر این رویا بود که از بیشتر آثار سالهای بیست که فقط به دنبال اندر بیان سیکی» بودند دیگر اثری نیست. فوق العاده ترین کشف ها زمانی اتفاق می افند که وجود هنرمند لبریز از چیزی گفتنی ست؛ در این حالت بر زبان رایج را برای بیان آن انتخاب می کند و این زبان در بین کاربردی از درون، دگرگون می شود.
بنظرم رسید که عین همان بیماری در شیر ما نین شیوع پیدا کرده است. | من بعنوان معلم درس سبك شناسی»، به تمام شاعران جوان یادآور می شوم که صاحب سبك شدن و «زبان خاص پیدا کردن کار دشواری نیست شاعر شدن» کار سختی است. امروزه با بهره وری از نظریه ها می توان دوها نوع سيك شعری» و «زبان خاص» بوجود آورد. اما صدسال هم که با نظريه کار کنند يك رباعی مثل رباعیات خیام با يك غزل مثل غزلهای حافظ نمی توانند بگویند؛ زیرا شاعر شدن است که دشوار است. شرکت است که دشوار است. اما صاحب سبك شدن» و «زبان خاص» بوجود آوردن، کاری است بسیار سهل و آسان.
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
برای این که شما صاحب سبك شوید کافی است که بدانید «سبك چیست و عناصر سازنده آن چیست؟ اگر بدانید که سيك انحراف از ثرم» است برای منحرف شدن از نرم راه های بی نهاینی وجود دارد، در آن صورت، حتی نیازی به کامپیوتر هم ندارید. با برنامه ریزیهای بسیار ساده می توانید انواع «سبك هاوازبان های خاص شعری را بوجود آورید. عناصر اصلی شعر عبارت است از زبان، موسیقی، و تصویر و هر يك از این عناصر دارای اجزاء و شاخه های بیشماری است؛ زبان در دو قلمرو صرف و نحو، قابل گسترش است. هر نوع ایرانی که شما در حوزه زبان ایجاد کنید عملا بك تازه ای را بوجود آورده اید: فرض کنید نرم زبان شعر، تا امروز، این بوده است که در صد کلمات عربی در ن شست درصد باشد و آنهم كلمات عربی خاصی، اگر این هشت درصد را به جهل درصد برسانید سبك شما چشم گیر خواهد بود. | یا اگر این هشت درصد را به صفر باید بازهم سبك شما جشم گیر خواهد بود. حتی اگر درصد موجود در نرم را تغییر ندهید اما نوع کلمات را عوض کنید. آنهم ایجاد سبك می کند: مثلا اگر ست درد موجود، کلمانی است از نوع : صبح و ظهر و نور آنها را با معایلهای عریار غیر رایج آنها عوض کنید و بگویید: صباح. ظهيره و ضوء. اگر در حوزه ترکیب سازی» نرم زبان را دگرگون کنید، باز به «سی» رسیده اید اگر در حوزه «نحو زبانه و جای قرار گرفتن اجزای جمله، نرم زبان را تغییر دهید این خود عامل ایجاد سبك است. اینها ساده ترین و ابتدایی ترین نکته ها در باب ربا است که هر كودك دبستانی هم آن را می داند؛ ولی وقتی که این کار با تعمد انجام شود و پسامده آن چشم گیر باشد، ایجاد سبك می کند، در مورد موسیقی شیر همین نکته قابل ملاحظه است متمرکز کردن شعر در وزن با اوزانی خان، ایجاد سبك | می کند. استفاده از قافيه (و انواع امکانات آن با استفاده نکردن غنی از آن، خود می تواند عامل ایجاد سبك شود. در اوزان نیمایی، فاصله تاعها | کم یا زیاد کردن عامل سبکی است. اینها وقتی با بسامد بالا و محاسبه درصد کاربر در مورد استفاده قرار گیرد. همه، عامل سپك است. با اینهمه، قلمرو اصلی را شاید حوزه «بیان» و «تصویر است که می سازد. در آنجا امکان اتحران از شرم بی نهایت است: از ساده ترین کارها مثال می زنم: اگر شما همه چیز را از طریق «مزه» و «خوردنیها، مورد تصویر قرار دهید: قرص خورشید در غروب، جغتنم بخته باشد و ستاره های شب احبههای قنده و کهکشان
مشتی شکر که در آسمان ریخته اند. وقتی اینگونه تصویرها به پسامد بالایی برسد و يك طرفه تصارع شما را خوردنیها تشکیل دهد، شما صاحب سبك شده اید، حتی اگر در سایر محدود این چند تصویر خوردنی مبتذل هم شما بخواهید می توانید تنوع کی ایجاد کنید: یكبار بگو بید خورشید همچون چغندر پخته ای و ستاره های شب همچون حبههای قند و کهکشان همچون مشتی شکر این خود نوعی سبک ایجاد می کند. «همچون» را حذف کنید و فقط بگو بید چغندر پخنه خورشید، حبه های تند ستاره ها، مشت شکر کهکشان این خود نوعی دیگر از سبك را بوجود می آورد. با حتی می توانید کوتاهترش کنید و فقط بگویید؛ چغندر پخته غروب، و جبه های تند آسمان شب، و مشت شکر ریخته بر آسمان ، هرکدام از این گونه های جهان را که انتخاب کنید . اگر بسامد کار شما چشمگیر باشد. عملا به يك «سبد خاص رسیده اید. من عمدا از پیش پا افتاده ترین و ساده ترین نمونه هایی که ممکن بود مثال زدم و نخواستم از سطوح بالای زبان شعر یا موسیقی شعر با تصاویر پیچیده و انتزاعی سخنی بگویم که خواننده عادی را گیج می کند. ا
اگر فهمیده باشید که «سيكه دو عامل اصلی دارد: «انصراف از ثرمه و بسامده (یعنی فرکانس) با برنامه ریزی براحتی می توانید صاحب سبك شوید و به زبان خاص خودتان دست پیدا کنید و در آن صورت از سر صد فرسنگ راه، حرفهاتان، خودش را نشان می دهد:
م من از طریق بالا بردن بسامد کلماتی خاص، از مجموعه ای خاص»: فرض کنید در مجموعه رنگ ها، شما اگر نیلی را تکرار کنید: آسمان
|
ا
نیلی رگهای نیلی، نگاه نیلی، آبهای نیلی، لحظه های تبلی. خواب نیلی بیداری میلی و… و این تکرار به حدی برسد که در سخن شما همیشه چیزهایی نیلی دیده شود . بخصوص که هرازگاهی نیلوفر را فراموش نفرمایید. نا حدی صاحب يك شده اید و می توانید مکتب و سبك خود را به نام نیلیسم به ثبت بدهید اما شاعر شدن شما جای حرف است، آن را دیگر جامعه تعیین می کنند نه رولیه و نقدی که دوستان شما بنویسند. حال اگر نیلی را کسی قبلا به ثبت داده باشد شما می توانید بشمی را انتخاب کنید: آسمان پشمی برگ های پشمی، نکارایشی، آبهای پشمی، لحظه های بشمي، الخ… مگر رنگ کم است؟ حالا چه اصراری دارید که فقط در دایره رنگ ها محدود بمانید؟ می توانید از مجموع سنگها استفاده کنید: مرمر، خارا، یاقوت و زمرد و زبرجد و… می توانید از مجموعه بیشمار حیوانات: اسب، پلنگ و هزاران جور موجودات صحرایی و دریایی كمك بگيريد. عمده این است که «بسامده یکی از اینها را بالا ببرید. این نکل است که سبك شخصی» یا «زبان خاصه را به وجود می آورد. ”
اینها که مثال زدم ساده ترين عناوند و من بعد از پیش پا افتاده ترین راهها سخن گفتم تا خوانندگان عادی و کسانی که اصلا با مسائل سبك و زبان سر و کاری ندارند، آنها هم مقصود را دریابند وگرنه اندکی فنی تر اگر وارد عمل شوید و از میان انواع نصویر یکی را (من نوع خاص از حامیزی را بسامدش را بالا ببرید می شوید صاحب سبك. حتی بالا بردن بسامد ساختارهای صرفی کلمات هم می تواند برای شما سبك ایجاد کنند؛ مثلا بسامد مصدر» یا «اسم مصدر» با «وا پستههای عددیه با «واژگان پارسی سره» یا واژگان كهنه گرفته شده از متون قدیم: باستانگرایی و آرکائیم. با کلمات عربی یا فرنگی غیر مستعمل در فارسی»، هرکدام از اینها را وقتی فرکانس یعنی بسامدش را بالا ببرید، خودش سبکی می شود و زمانی خامی ایجاد می کند.
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
نیلی رگهای نیلی، نگاه نیلی، آبهای نیلی، لحظه های تبلی. خواب نیلی بیداری میلی و… و این تکرار به حدی برسد که در سخن شما همیشه چیزهایی نیلی دیده شود . بخصوص که هرازگاهی نیلوفر را فراموش نفرمایید. نا حدی صاحب يك شده اید و می توانید مکتب و سبك خود را به نام نیلیسم به ثبت بدهید اما شاعر شدن شما جای حرف است، آن را دیگر جامعه تعیین می کنند نه رولیه و نقدی که دوستان شما بنویسند. حال اگر نیلی را کسی قبلا به ثبت داده باشد شما می توانید بشمی را انتخاب کنید: آسمان پشمی برگ های پشمی، نکارایشی، آبهای پشمی، لحظه های بشمي، الخ… مگر رنگ کم است؟ حالا چه اصراری دارید که فقط در دایره رنگ ها محدود بمانید؟ می توانید از مجموع سنگها استفاده کنید: مرمر، خارا، یاقوت و زمرد و زبرجد و… می توانید از مجموعه بیشمار حیوانات: اسب، پلنگ و هزاران جور موجودات صحرایی و دریایی كمك بگيريد. عمده این است که «بسامده یکی از اینها را بالا ببرید. این نکل است که سبك شخصی» یا «زبان خاصه را به وجود می آورد. ”
اینها که مثال زدم ساده ترين عناوند و من بعد از پیش پا افتاده ترین راهها سخن گفتم تا خوانندگان عادی و کسانی که اصلا با مسائل سبك و زبان سر و کاری ندارند، آنها هم مقصود را دریابند وگرنه اندکی فنی تر اگر وارد عمل شوید و از میان انواع نصویر یکی را (من نوع خاص از حامیزی را بسامدش را بالا ببرید می شوید صاحب سبك. حتی بالا بردن بسامد ساختارهای صرفی کلمات هم می تواند برای شما سبك ایجاد کنند؛ مثلا بسامد مصدر» یا «اسم مصدر» با «وا پستههای عددیه با «واژگان پارسی سره» یا واژگان كهنه گرفته شده از متون قدیم: باستانگرایی و آرکائیم. با کلمات عربی یا فرنگی غیر مستعمل در فارسی»، هرکدام از اینها را وقتی فرکانس یعنی بسامدش را بالا ببرید، خودش سبکی می شود و زمانی خامی ایجاد می کند.
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
بالا
و قرن یازدهم شاعری داریم که صاحب سبك ترین شاعر تاریخ ادبیات ایرانه است و شاید هم «صاحب سبك ترین شاعر جهان باشد. کسی که سعی و حافظ و خیام و فردوسی يك هزارم او دارای سبك خاص نیستند و آن شاعر، خمی شخیصی است به نام «طرزی افشار» که از پس «صاحب سيكه بوده است، تخلص خود را از همین جنيه «يك مداری» خود انتخاب کرده است. لابد می دانید که قدما «سيك» را، گاه، د طرزه می خوانده اند. این شاعر از بس که صاحب سبك بوده است تخلص خود را «طرزی» برگزیده است. حالا می فرماید به ایشان چیست؟ – این شاعر بی همتای صاحب سبك خاصه که به اصطلاح ناقدان روزنامگی عصر ما: «زبان خاص خودش را بافته بود. انتها تمام امنیاز سبکی خود را در این قرار داده است که بسامد «مصادر جلالی را در شعرش بالا برده است: بلاو بدن (پلو خوردن ) تعبيدي (تعجب کردن) جهادین امام جمادی را پشت سر گذاشتن) رجبیدن ماه رجب را سپری کردن):
شعبان رمضان، گر لازم ننتج 0
بی آش جمادیدم و بی نان رجبیم ”
خواهید گفت: «این که شعر نیست. نظم است به عجله نفرمایید آنها که در آینده خواهند آمد همین حرف را در مورد فرمایشات اغلب معاصران ما | خواهند زد، خواهند گفت: «این که شعر نیست. نشر است و برگردیم به هنرنماییهای شاعر صاحب سيك، حضرت طرزی افشار که با کاربرد مصادر جعلی ملوليدن (ملول شدن) و قبولیدن (قبول کردن) و فروعیدن (فقه با | فروع دین را آموختن) و اصولیدن (علم أصول با اصول دین را فراگرفتن) | می فرماید مبادا که از ما ملولبده پاشی حديث حسودان قبولیده باشی جو درس محبت نخواندی، چه سود، ار فروعیده باشی. اصولیده باشی
شهدای که حافظ و سعدی، يك هزارم سبک شخصی این شاعر را ندارند؛ شعر سعدی با شعر همام تبریزی اشتباه می شود و شعر سلمان ساوجی و عماد فقبه کرمانی وارد دیوان حافظ می شود و جز از راه نسخه شناسی قابل تشخیص نیست و شعر صائب تبریزی با شعر سلیم تهرانی و کلیم کاشانی مرتب اشتباه می شود، در صورتي که يك مصراع طرزی افشار را اگر در میان شعر هزار شاعر قرار دهید. از سر صد فرسنگ فریاد می زند که «من شعر طرزی افشارم ! سبك شخصی از ایالاتر اما آیا او شاعر هم بوده است؟ این را دیگر جامعه تعیین می کند
ابنها ساده ترین و احمقانه ترین راه هایی به زبان خاص» و «سبك سخنی رسیدن است و اگر اندکی پیچیده تر شود و روی برنامه ریزی دقیق در قلمرو تمام عناصر شعر باشد، مثل اینکه حامیزی را در دایره یکی دوتا از حواس و در قلمرو بخشی از زندگی با طبیعت، با شکل خاصی از کلمات من اسم مصدرها با افعال پیشاوندی) و در اوزانی من – با صرف نظر از قافیه با تعمد در آوردن قافیه های بی دربی – بالا ببرید. کاملا صاحب سبك شده اید و هر چه دایره مجموعه هاتان «مثنوع تر و پیچیده تر باشد سبك تان شکلیئر و خسوصی تر می شود؛ اما پرسش اصلی همچنان باقی است که آیا شاعر هم شده اید یا نه؟ این دیگر تشخیصش با جامعه است. همانهایی که از میان هزاران شاعر، سعدی و حافظ و فردوسی و خیام و نظامی و موازی و … را بر می گزینند و از میان صدها شاعر عصر مشروطه ایرج و بهار و پرون ورا برمی گزینند و از عمر ما هم چند تنی را عملا برگزیده اند که شعرشان در حافظه فرهیختگان راه یافته است.
من به چیز را می توانم تضمین بدهم و آن این که اگر نظریه پردازیها را رها کنید مقداری اشعره عرضه کنید، شعری که جامعه فرهیختگان اجماعة، آن بعنوان شعر، بپذیرد و به حافظه جمعی خویش بسپارد، چون به وذات زندگی» – که جوهر و سرچشمه هنر است – رسیده اید، به «سایه» آن نیز . که همان سبك است. رسیده اید حال نگویید: «پس آنهمه شعر درباره…» که خواهم گفت: «نه، هرگز، آنهمه شعار سپاسیه
اشکال عمده این ده و دهه قبل، فقط در همین است که بجای «ذات زندگی» – که جان شعر انه سایه زندگی – که سبك است. پرداخته و درست گرفتار همان چیزی شده است که شاعرترین شاعر جهان گفت:
مرغ پر بالا پران و سایه اش میرود بر روی صحرا، مرغ وش ابلهی صیاد آن سایه شود می دود چندان که بی مایه شود
کوتاه سخن این که شعر جوان این دوره بدان دلیل نمونه های درخشانی ندارد که از درون نظریه پردازیهای روشنفکران عالمی» سر برآورده است که از درون زندگی و ضرورت تاریخ و چند مورد امیدوار کندهام و استثنایی که دیده شده است. نتیجه صدق عاطفی و فرورفتن در اعماق زندگی بوده است و نگاهداشت باس زبان پارسی، به محصول گرایش به نظریه ها و مقدم داشتن «سبک» بر «زندگی»
تهران، مرداد و
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی دانلود
دانلود کتاب موسیقی شعر شفیعی
خرید کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر
موسیقی شعر شفیعی کدکنی
موسیقی شعر کدکنی
موسیقی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.