هرچه سرش را به دیوارها میکوبید پوریا پلیکان به صادق هدایت هرچه سرش را به دیوارها میکوبید راهی به آسمان باز نمیشد هرچه میدوید در اطراف خودش چیزی به طول و عرضِ این قفس اضافه نمیکرد هرچه مینالید ماه از پشت پلکهایش بیرون نمیآمد چه باید بکند کرگدنی که از پوست سختش کلافه[…]