شعر قو نیما یوشیج

صبح چون روی می گشاید مهر – قو

  • صبح چون روی می گشاید مهر – شعر قو نیما یوشیج

     

    صبح چون روی می گشاید مهر

    روی دریای سرکش و خاموش

    می کشد موج های نیلی چهر

    جبه ای از طلای ناب به دوش

     

    صبحگه، سرد و تر، در آن دم ها

    که ز دریا نسیم راست گذر،

    گل مریم، به زیر شبنم ها،

    شستشو می دهد بر و پیکر.

     

    صبحگه، کانزوای وقت و مکان

    دلرباینده است و شوق افزاست،

    بر کنار جزیره های نهان

    قامت با وقار قو پیداست.

     

    آنچنانی که از گلی دسته

    پیش نجوای آب ها تنها،

    وسط سبزه ی خزه بسته

    تنش از سبزه بیشتر زیبا.

     

    می دهد پای خود تکان، شاید

    که کند خستگی ز تن بیرون.

    بال های سفید بگشاید

    بپرد در برابر هامون.

     

    بپرد تا بدان سوی دریا

    نشیب فضای مثل سحر،

    برود از جهان خیره ی ما

    بزند در میان ظلمت، پر.

     

    برود در نشیمن تاریک

    با خیالی که آن مصاحب اوست،

    در خط روشنی چو مو باریک

    بیند آن چیزها که در خور قوست:

     

    لکّ ابری که دور می ماند،

    موج هایی که می کنند صدا،

    وندر آنجا کسی نمی داند

    که چه اشکال می شوند جدا.

     

    لیک مرغ جزیره های کبود،

    در هیمن دم که او به تنهائی

    سینه خالی ز فکر بود و نبود

    می کند فکرهای دریائی.

     

    نظر انداخته سوی خورشید،

    نظری سوی رنگ های رقیق،

    با تکانی به بال های سفید

    بجهیده ست روی آب عمیق.

     

    برخلاف تصور همه او

    مانده دیوانه ی حکایت آب

    گر کسی هست یا نه، ناظر قو،

    قو در آغوش موج هاست به خواب.

     

    20 فروردین 1305

    قالب شعر: چهار پاره

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    مطالب بیشتر در:

    نیما یوشیج

    اشعار نیما یوشیج

     

     

    صبح چون روی می گشاید مهر

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: « صبح چون روی می گشاید مهر / روی دریای سرکش و خاموش / می کشد موج های نیلی چهر / جبه ای از طلای ناب به دوش» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نیما یوشیج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نیما یوشیج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «برخلاف تصور همه او / مانده دیوانه ی حکایت آب / گر کسی هست یا نه، ناظر قو، / قو در آغوش موج هاست به خواب» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر قو نیما یوشیج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر قو نیما یوشیج بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید

     

    پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:

     

    شعر صبح نیما یوشیج

    شعر مهتاب نیما یوشیج

    شعر نام بعضی نفرات نیما یوشیج

    شعرداروگ نیما یوشیج

    شعر هست شب نیما یوشیج

     

    کتاب‌های نیما یوشیج:

     

    مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج

    مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج

     

    درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج

    درباره هنر شعر و شاعری نیما یوشیج

     

    یادداشت های روزانه نیما یوشیج

    یادداشت های روزانه نیما یوشیج

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    پوریا ‌پلیکان
    Latest posts by پوریا ‌پلیکان (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *