آموزش‌های ویدیویی

مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)

ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما

ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما

ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما ماده تاریخ میرزاعلی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقامی در ۲۶ صفر ۱۳۲۹   ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما شد تنگنای غم قصر فراخ ما   آن روح تابناک بر ذروه سپهر شد در صف ملک از دیولاخ ما   پرسیدم از خرد تاریخ فوت وی گفتا[…]

ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما

ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما

شعر ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما _ ادیب الممالک  ماده تاریخ میرزا علی اکبرخان پسر میرزاعلی قائم مقام در ۲۶ صفر ۱۳۲۹   ویرانه کرد چرخ بستان و کاخ ما شد تنگنا غم قصر فراخ ما   آن روح تابناک بر ذروه سپهر شد در صف ملک از دیولاخ ما   پرسیدم از[…]

ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری

ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری – غزل130

شعر ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری _ غزل130 _ ادیب الممالک  ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم   ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری تن بتواضع دهی سر بسجود آوری   چرخی بینی بخاک مطلع جانهای پاک گشته در آن تابناک مهر و مه و مشتری   روضه فردوس را نیست بر[…]

آنکه-مرا-آرزوست-دیر-میسر-شود

آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود – 269

دانلود دکلمه صوتی شعر آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود سعدی – غزل 269 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. وینچه مرا در سرست عمر در این سر شود. تا تو نیایی به فضل رفتن ما باطلست.   شعر آنکه مرا آرزوست دیر میسر شود – غزل 269 – سعدی   آنکه مرا[…]

تا به ورق دست میر کلک درربار زد

تا به ورق دست میر کلک درربار زد

شعر تا به ورق دست میر کلک درربار زد _ ادیب الممالک  المطلع الثالث   تا به ورق دست میر کلک درربار زد بر سر تیر دبیر دفتر و طومار زد   تیغش شنگرفت سود بر فلک لاجورد فکرش خورشید را بر رخ زنگار زد   تا پی تقویم چرخ کرد کمانرا بزه بر دل[…]

باز بهم آن پری طره طرار زد

باز بهم آن پری طره طرار زد

شعر باز بهم آن پری طره طرار زد _ ادیب الممالک   باز بهم آن پری طره طرار زد باد صبا در مشام نافه تاتار زد   جادوی چشمش دو صد عربده آغاز کرد هندوی خالش هزار شعبده در کار زد   محفل آزادگان رونق بستان گرفت مجلس میخوارگان طعنه بگلزار زد   خلق بشبهای[…]

تا شه افلاکیان نوبت پیکار زد

تا شه افلاکیان نوبت پیکار زد

شعر تا شه افلاکیان نوبت پیکار زد _ ادیب الممالک   تا شه افلاکیان نوبت پیکار زد با سپه خاکیان شعبده در کار زد   مرغ سحر نیمشب از صف بستان گریخت ابر سیه بامداد خیمه به گلزار زد   رنگ سیاهی ز خاک سترد برف سفید نقش سپیدی به دشت ابر سیه کار زد[…]

کای شه والاگهر وی مه مالکرقاب

شعر کای شه والاگهر وی مه مالکرقاب

شعر کای شه والاگهر وی مه مالکرقاب _ ادیب الممالک تجدید مطلع   کای شه والاگهر وی مه مالکرقاب ای پدر نامجوی ای ملک کامیاب   از من و مریخ جو باقی این گفتگو مسئله از ما بپرس گمشده از ما بیاب   ما بزمین اقربیم آگه از این مطلبیم همدو و هم مشربیم همسفر[…]

شامگهی کز افق گشت نهان آفتاب

شامگهی کز افق گشت نهان آفتاب

شعر شامگهی کز افق گشت نهان آفتاب _ ادیب الممالک کنگره آسمان در برج دلو   شامگهی کز افق گشت نهان آفتاب پرده زرین گرفت مهر زنیلی قباب   از علم لاجورد پرچم زرین گسست خیمه و خرگاه شب بست به مشکین طناب   شام سه شنبه که بود آخر ماه صفر چتر شب نیلگون[…]

روز-برآمد-بلند-ای-پسر-هوشمند

روز برآمد بلند ای پسر هوشمند – 216

دانلود دکلمه صوتی شعر روز برآمد بلند ای پسر هوشمند سعدی – غزل 216 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. گرم ببود آفتاب خیمه به رویش ببند. طفل گیا شیر خورد شاخ جوان گو ببال.   شعر روز برآمد بلند ای پسر هوشمند – غزل 216 – سعدی   روز برآمد بلند ای[…]

هان ای ایرانیان‌! ایران اندر بلاست

هان ای ایرانیان‌! ایران اندر بلاست

شعر هان ای ایرانیان‌! ایران اندر بلاست _ ملک الشعرا بهار  ایران مال شماست   هان ای ایرانیان‌! ایران اندر بلاست مملکت داریوش دستخوش نیکلاست   مرکز ملک کیان در دهن اژدهاست غیرت اسلام کو؟ جنبش ملی کجاست   برادران رشید! این همه سستی چراست ایران مال شماست‌، ایران مال شماست   به کین اسلام[…]

فلق لیل‌الفراق‌، وریح وصل تفوح

فلق لیل‌الفراق‌، وریح وصل تفوح

شعر فلق لیل‌الفراق‌، وریح وصل تفوح _ ملک الشعرا بهار  تهنیت فتح آذربایجان   فلق لیل‌الفراق‌، وریح وصل تفوح وصاح دیک‌الصباح‌، فقم لاجل‌الصبوح   زان می گلگون بیار، نهفته از عهد نوح کوکب برج ظفر گوهر درج فتوح   نیرو بخشای تن‌، راحت‌افزای روح نه‌ جان که انباز جان‌، نه‌ خون که‌ همرنگ خون  […]

مژده که آمد برون خاطر ما ز انتظار

مژده که آمد برون خاطر ما ز انتظار

شعر مژده که آمد برون خاطر ما ز انتظار _ ملک الشعرا بهار  فتح تهران   مژده که آمد برون خاطر ما ز انتظار مژدهٔ فتح‌الفتوح داد به ما کردگار   حق در رحمت گشود بر دل امیدوار فتح به ما شد قرین‌، بخت به ما گشت‌ یار   ناصر ملت نمود فتحی بس نامدار[…]

هر-که-دلارام-دید-از-دلش-آرام-رفت

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت – غزل 141

دانلود دکلمه صوتی شعر هر که دلارام دید از دلش آرام رفت سعدی – غزل 141 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت. یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بیدل بدیم.   شعر هر که دلارام دید از دلش آرام رفت – غزل 141[…]

دهر-سیه-کاسه-ای-است-ما-همه-مهمان-او-خاقانی

دهر سیه کاسه‌ ای است ما همه مهمان او – ۱۸۳

دهر سیه کاسه‌ ای است ما همه مهمان او خاقانی – قصیده ۱۸۳ مطلع سوم   دهر سیه کاسه‌ ای است ما همه مهمان او بی‌نمکی تعبیه است در نمک خوان او   بر سر بازار دهر نقد جفا می‌رود رسته‌ای ار ننگری رستهٔ خذلان او   دهر چو بی‌توست خاک بر سر سالار او[…]

لشکر-غم-ران-گشاد-و-آمد-دوران-او-خاقانی

لشکر غم ران گشاد و آمد دوران او – ۱۸۲

لشکر غم ران گشاد و آمد دوران او خاقانی – قصیده ۱۸۲ مطلع دوم     لشکر غم ران گشاد و آمد دوران او ابلق روز و شب است نامزد ران او   هر که چنین لشکرش نعل در آتش نهاد نعل بها داد عمر بر سر میدان او   غم که درآید به دل[…]

سلسله-ابر-گشت-زلف-زره-سان-او-خاقانی

سلسلهٔ ابر گشت زلف زره سان او – ۱۸۱

سلسلهٔ ابر گشت زلف زره سان او خاقانی – قصیده ۱۸۱ در مدح پدر خویش علی نجار   سلسلهٔ ابر گشت زلف زره سان او قرصهٔ خورشید شد گوی گریبان او   پنجهٔ شیران شکست قوت سودای او جوشن مردان گسست ناوک مژگان او   خوش نمکی شد لبش، تره تر عارضش بر نمک و[…]

عشق-بهین-گوهری-است-گوهر-دل-کان-او-خاقانی

عشق بهین گوهری است، گوهر دل کان او – ۱۸۰

عشق بهین گوهری است، گوهر دل کان او خاقانی – قصیده ۱۸۰ در مدح پیغمبر اکرم (ص)     عشق بهین گوهری است، گوهر دل کان او دل عجمی صورتی است عشق زبان دان او   خاصگی دستراست بر در وحدت دل است اینکه به دست چپ است داغگه ران او   تا نکنی زنگ[…]

غارت-دل-می-کنی-شرط-وفا-نیست-این-خاقانی

غارت دل می‌کنی شرط وفا نیست این – ۱۷۷

غارت دل می‌کنی شرط وفا نیست این خاقانی – قصیده ۱۷۷ مطلع دوم   غارت دل می‌کنی شرط وفا نیست این کار من از سایه شد سایه برافکن ببین   وصل ندیده به خواب فرض کنی خوش‌دلی بر سر خوان تهی کس نکند آفرین   در غمت ای زود سیر تشنهٔ دیرینه‌ام تشنه به جز[…]

عالم-جان-خاص-توست-نوبه-فرو-کوب-هین-خاقانی

عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین – ۱۷۶

عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین خاقانی – قصیده ۱۷۶ در مدح شروان شاه منوچهر   عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین گوهر دل خاک توست رد مکن ای نازنین   منتظران تواند مانده ترنجی به کف رخش برون تاز هان، پرده برانداز، هین   کیست ز مردان که نیست تیغ[…]

ناگذران-دل-است-نوبت-غم-داشتن-خاقانی

ناگذران دل است نوبت غم داشتن – ۱۷۳

ناگذران دل است نوبت غم داشتن خاقانی – قصیده ۱۷۳ در تجرید و عزلت و قناعت و بی‌طمعی و شکایت از روزگار     ناگذران دل است نوبت غم داشتن جبهت آمال را داغ عدم داشتن   صاحب حالت شدن حلهٔ تن سوختن خارج عادت شدن عدهٔ غم داشتن   سر به تمنای تاج دادن[…]

سنت-عشاق-چیست-برگ-عدم-ساختن-خاقانی

سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن – ۱۷۲

سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن خاقانی – قصیده ۱۷۲ در موعظه و تجرید و تخلص به مرگ عموی خود     سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن گوهر دل را ز تف مجمر غم ساختن   بدرقه چون عشق گشت از پس پس تاختن تفرقه چون جمع گشت با کم کم ساختن   گرچه[…]

دوش-چو-سلطان-چرخ-تافت-به-مغرب-عنان-خاقانی

دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان – ۱۶۸

دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان – ۱۶۸ در مدح ملک الوزراء زین‌الدین دستور عراق   دوش چو سلطان چرخ تافت به مغرب عنان گشت ز سیر شهاب روی هوا پر سنان   داد به گیتی ظلام سایهٔ خاک سیاه یافت ز انجم فروغ انجمن کهکشان   گشت چو جنت ز نور قبهٔ[…]

مژده‌ که بگرفت جای از بر تخت کیان

مژده‌ که بگرفت جای از بر تخت کیان

شعر مژده‌ که بگرفت جای از بر تخت کیان ملک الشعرا بهار  دین و دولت   مژده‌ که بگرفت جای از بر تخت کیان شاه جهان پهلوی میر جهان پهلوان   نابغهٔ راستین‌، قائد ایران زمین پادشه بی‌قرین‌، خسرو صاحبقران   شیردل و پیل‌تن‌، یکه‌سوار وطن فارس لشکرشکن، قائد کشورستان   مهر ز برجیس‌خواست کاصل[…]

تا-نفخات-ربیع-صور-دمید-از-دهان-خاقانی

تا نفخات ربیع صور دمید از دهان – ۱۶۰

تا نفخات ربیع صور دمید از دهان خاقانی – قصیده ۱۶۰ مطلع سوم   تا نفخات ربیع صور دمید از دهان کالبد خاک را نزل رسید از روان   غاشیه‌دار است ابر بر کتف آفتاب غالیه‌سای است باد بر صدف بوستان   کرد قباهای گل خشتک زرین پدید کرد علم‌های روز پرچم شب را نهان[…]

ای-لب-و-چالت-بهم-طوطی-و-هندوستان-خاقانی

ای لب و خالت بهم طوطی و هندوستان – ۱۵۹

ای لب و خالت بهم طوطی و هندوستان خاقانی – قصیده ۱۵۹ مطلع دوم     ای لب و خالت بهم طوطی و هندوستان پیش جمالت منم هندوی جان بر میان   از رخ و زلف تو رست در دل من آبنوس وز لب و خال تو گشت دیدهٔ من آبدان   ابرش خورشید را[…]

گرنه-شب-از-عین-عید-ساخت-طلسمی-بخم-خاقانی

گرنه شب از عین عید ساخت طلسمی بخم – ۱۳۰

گرنه شب از عین عید ساخت طلسمی بخم خاقانی – قصیده ۱۳۰ مطلع دوم     گرنه شب از عین عید ساخت طلسمی بخم عین منعل چراست در خط مغرب رقم   بابلیان عید را نعل در آتش نهند کز حد بابل رسید عید و مه نو بهم   کرد رخ آفتاب زرد قواره نهان[…]

ای-لب-و-زلفین-تو-مهره-و-افعی-بهم-خاقانی

ای لب و زلفین تو مهره و افعی بهم – ۱۲۹

ای لب و زلفین تو مهره و افعی بهم خاقانی – قصیده ۱۲۹ مطلع دوم     ای لب و زلفین تو مهره و افعی بهم افعی تو دام دیو مهرهٔ تو مهر جم   در ختنی روی تو حجلهٔ زنگی عروس در یمنی جزع تو حجرهٔ هندی صنم   مریم آبستن است لعل تو[…]

مرغ-شد-اندر-هوا-رقص-کنان-صبح-دم-خاقانی

مرغ شد اندر هوا رقص کنان صبح‌ دم – ۱۲۸

مرغ شد اندر هوا رقص کنان صبح‌ دم خاقانی – قصیده ۱۲۸ در ستایش سلطان غیاث الدین محمد بن محمود بن محمد بن ملک شاه سلجوقی     مرغ شد اندر هوا رقص کنان صبح‌ دم بلبله را مرغ‌وار وقت سماع است هم   برلب جام اوفتاد عکس شباهنگ بام خیز و درون پرده ساز[…]

طبع بلند مرا کیست که فرمان برد

طبع بلند مرا کیست که فرمان برد

شعر طبع بلند مرا کیست که فرمان برد ملک الشعرا بهار  پیام شاعر    طبع بلند مرا کیست که فرمان برد ز من پیامی بدان مردک کشخان برد   گوید یکچند باز جانب یزدان‌شناس بترس اگر داوریت کس بر یزدان برد   توئی که از دیرگاه رای خطاکار تو آب نکوکاری از روی نیاکان برد[…]

دلیل بازگشت وجه