شعر فرخی یزدی با صدای پوریا پلیکان سوگواران را مجال بازدید و دید نیست باز گرد ای عید از زندان که ما را عید نیست گفتن لفظ مبارکباد طوطی در قفس شاهد آئینه دل داند که جز تقلید نیست عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست هر که شادی می کند[…]
بایگانی برچسب: شعر اعتراضی
شعر خرمشهر و زخم هایی که ادامه دارند پوریا پلیکان خمپاره خورد بازار شهر سایهبانِ میوهفروشی سوراخ شد وُ آفتاب دارد بچههایم را پلاسیده میکند. تَرکِش راه افتاده در عضلاتِ خیابان به میدان رسید خمپاره خورده میدان شهر مجسمهاش را از تکههای سُرب ساختهاند وَ این سرباز هر بار گریه کند تَرکِش میچکد روی[…]