آموزش‌های ویدیویی

شعر ادیب الممالک با مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

خدایگانا تا دیده ام در این کشور

خدایگانا تا دیده ام در این کشور

خدایگانا تا دیده ام در این کشور   خدایگانا تا دیده ام در این کشور یکی چنانکه توئی راد و نیکخواه نبود   درین زمانه بمقصد کسی نبردی راه اگر عنایت و فضلت رفیق راه نبود   درین تزلزل اگر همتت نهشتی گام بهیچ تن سر و در هیچ سر کلاه نبود   نشان صدق[…]

خر سبوی سر دره گوش خم پهلو

خر سبوی سر دره گوش خم پهلو

خر سبوی سر دره گوش خم پهلو ایضا در ذم خر   خر سبوی سر دره گوش خم پهلو کماسه پشت و کدو گردن و تکاو گلو   چو آید آید با وی سبو و دره و خم چو شد کماسه شود باوی و تکاو کدو     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه[…]

بخوان اسامی و القاب کعبه را یکسر

بخوان اسامی و القاب کعبه را یکسر

بخوان اسامی و القاب کعبه را یکسر اسامی کعبه   بخوان اسامی و القاب کعبه را یکسر ازین دو بیت که این بنده ساختم انشی   چو کعبه مکه و بکه است و تاسه با سه و راس دگر مقدسه بیت الحرام وام قری   عروض و حاطحه وام رحم و بیت عتیق صلاح و[…]

خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت

خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت

شعر خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت _ ادیب الممالک    خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت بکاخ بخت قرین با عروس اقبال است   ز سعی و همت و رای تو ملک و دولت و دین هژیر و فرخ و فرخنده و قوی حال است   رخت معاینه ماند بآفتاب منیر دلت چون قلزم و دستت[…]

برادر پدر ما اگر ز دنیا رفت

برادر پدر ما اگر ز دنیا رفت

شعر برادر پدر ما اگر ز دنیا رفت _ ادیب الممالک  در مرثیت برادر میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی   برادر پدر ما اگر ز دنیا رفت زسوگ او همه دلخسته و پریشانیم   بر این بزرگ پدر کردگار غم ندهاد که ما شریک غم آن وجود ذیشانیم   چو اوست حجة الاسلام و ما[…]

خدایگانا میرا اگر شنیدستی

خدایگانا میرا اگر شنیدستی

شعر خدایگانا میرا اگر شنیدستی _ ادیب الممالک    خدایگانا میرا اگر شنیدستی یکی فرشته نگهبان آفتاب آمد   من آن فرشته روشن دلم که فکرت من بر آفتاب همی مالک الرقاب آمد     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم[…]

رضاقلیخان ای خواجه ای که از سر صدق

رضاقلیخان ای خواجه ای که از سر صدق

شعر رضاقلیخان ای خواجه ای که از سر صدق _ ادیب الممالک در ۱۲۳۴ خطاب به رضاقلیخان رفیع الملک   رضاقلیخان ای خواجه ای که از سر صدق فکنده امر تو چون بنده حلقه در گوشم   هنوز می وزدم بوی مشک و گل به مشام از آن شبی که چو جان بودی اندر آغوشم[…]

نشان عدل چه جوئی در این دو سر قافان

نشان عدل چه جوئی در این دو سر قافان

شعر نشان عدل چه جوئی در این دو سر قافان _ ادیب الممالک  نکوهش عدلیه عصر قاجار   نشان عدل چه جوئی در این دو سر قافان که زیر شهپر سیمرغ شد به قله قاف   وزیر زیر لحاف از هوی سخن گوید اگر چه حق نتوان گفت جز بزیر لحاف   نگاه آل مکرم[…]

مرا ز روی تعصب معاندی پرسید

مرا ز روی تعصب معاندی پرسید

شعر مرا ز روی تعصب معاندی پرسید _ ادیب الممالک  مرا ز روی تعصب معاندی پرسید پدر ز روی چه معنی نداشت روح الله   جواب دادم و گفتم که او مبشر بود ز احمد قرشی بر جمیع خلق الله   مبشر از پی آنرا که مژده زود آرد روا بود که دو منزل یکی[…]

خدایگانا میرا ز حال خود قدری

خدایگانا میرا ز حال خود قدری

شعر خدایگانا میرا ز حال خود قدری _ ادیب الممالک باقای دبیر الملک نوشتم که باقای ذکاء الملک وزیر عدلیه برساند   خدایگانا میرا ز حال خود قدری به حضرت تو سرایم که جان کتمان نیست   همه پزشکان از من کناره می جویند مگر که درد مرا ای حکیم درمان نیست   همه دلیران[…]

کسان زخارف دنیا بدین خریدارند

کسان زخارف دنیا بدین خریدارند

شعر کسان زخارف دنیا بدین خریدارند _ ادیب الممالک  نیز در مدح مظفرالدین شاه   کسان زخارف دنیا بدین خریدارند تو این جهان بفروشی و نام نیک خری   چو نام نیک بماند بجای بگذاریش چو مال بگذرد از وی تو زودتر گذری   برای یکدرم آنان هزار رنج برند تو با یکی درم الحق[…]

ستوده نام ملک جاودانه در گیتی

ستوده نام ملک جاودانه در گیتی

شعر ستوده نام ملک جاودانه در گیتی _ ادیب الممالک  در رباط سنگ بست بمدح مظفرالدین شاه سروده ستوده نام ملک جاودانه در گیتی پس از امیر علیشیر و میر جاذب ماند   بلی چو شمس بنصف النهار طالع کشت نه صبح صادق پاید نه فجر کاذب ماند     مطالب بیشتر در:    […]

عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید

عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید

شعر عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید _ ادیب الممالک   عمید سلطنه سردار امجد آنکه ندید دو چشم گیتی چون او یکی سپهبد راد   دو چیز بنده فرمان اوست خامه و تیغ دو چیز زنده بگفتار اوست دانش و داد   از آن دو چیز شود پایه هنر ستوار ازین دو چیز بود[…]

نداشت چون سوی مقصود ره بکسوت خویش

نداشت چون سوی مقصود ره بکسوت خویش

شعر نداشت چون سوی مقصود ره بکسوت خویش _ ادیب الممالک    نداشت چون سوی مقصود ره بکسوت خویش بتن ز روی ریا رخت پارسائی کرد   به حیله رندی و تلاشی و مزلکوتی بدل به زاهدی و تقوی ریائی کرد     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال[…]

بیا که همره موسی شویم در که طور

بیا که همره موسی شویم در که طور

شعر بیا که همره موسی شویم در که طور _ ادیب الممالک در ۱۳۲۱ خطاب بناظم الاسلام کرمانی مدیر جریده نوروز   بیا که همره موسی شویم در که طور پی کلیم خدا آن مخاطب طوری   که دامنم بگرفته است و می کشد عشقش چنانچه گرسنه گردد کنار کندوری     مطالب بیشتر در:[…]

یگانه رادی کش کردگار بی همتا

یگانه رادی کش کردگار بی همتا

شعر یگانه رادی کش کردگار بی همتا _ ادیب الممالک  نعت رسول اکرم به پارسی یگانه رادی کش کردگار بی همتا گزیده است به پیغمبری و وخشوری   ز تنگبار خدائی به تیمسار خرد رسید نامه که از وی گرفت دستوری   بکار خانه وی آفتاب مزدوری است که شب نخسبد و آید پگه به[…]

خدایگانا از مهردار شه فریاد

خدایگانا از مهردار شه فریاد

شعر خدایگانا از مهردار شه فریاد _ ادیب الممالک  شکایت از نصرت السلطنه مهردار مظفرالدین شاه   خدایگانا از مهردار شه فریاد که نیست ایمن ازو در زمانه جان و تنی   بگیر خاتم شه را ازو که کس ندهد نگین ملک سلیمان بدست اهرمنی     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد[…]

خدایگان من از حال بنده بیخبری

خدایگان من از حال بنده بیخبری

شعر خدایگان من از حال بنده بیخبری _ ادیب الممالک  شکایت از روزنامه نگاری خود   خدایگان من از حال بنده بیخبری که بر تنم چه رسید از غم زمانه همی   ز غره رجب الفرد تاکنون شب و روز به پیش تیر بلا شد تنم نشانه همی   زمانه بسکه زافلاس و فقر و[…]

خدایگانا تا کار ملک راست کنی

خدایگانا تا کار ملک راست کنی

شعر خدایگانا تا کار ملک راست کنی _ ادیب الممالک   خدایگانا تا کار ملک راست کنی بپاستادی و دیری ز پای ننشستی   ز بس که رنج کشیدی به روزگار دراز فسرده شد دل و روشن روان خود خستی   زریر گشتت گلنار و کوژ شد قد سرو ز بس که در ره دولت،[…]

جواب نامه نیامد ز شاه و چشمم گشت

جواب نامه نیامد ز شاه و چشمم گشت

شعر جواب نامه نیامد ز شاه و چشمم گشت _ ادیب الممالک    جواب نامه نیامد ز شاه و چشمم گشت سپید از ز فرات سرشک یعقوبی   به وعده نیز دلم خوش نکرد و از من داشت دریغ شمه از وعدهای عرقوبی     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه برای[…]

مدار غصه که خون منت حلال بود

مدار غصه که خون منت حلال بود

شعر مدار غصه که خون منت حلال بود _ ادیب الممالک    مدار غصه که خون منت حلال بود مشو غمین که نیاید ز حلق کشته صدا   اگر نه باورت آید ز بعد کشته شدن مرا مخوان که به جان پاسخت دهم به ندا   ز جان تهی باد آن دل که از غم[…]

ادیب گفت بر اندام ملک و پیکر دین

ادیب گفت بر اندام ملک و پیکر دین

شعر ادیب گفت بر اندام ملک و پیکر دین _ ادیب الممالک    ادیب گفت بر اندام ملک و پیکر دین لباس عافیت از تیغ ظلم چاک شده   حکیم گفت ازین خاک امید خیر مدار که صد هزار چنین آرزو به خاک شده   حکیم گفت به فتوای شرع و حکم خدای پس از[…]

ایا نسیم صبا با وزیر داخله گوی

ایا نسیم صبا با وزیر داخله گوی

شعر ایا نسیم صبا با وزیر داخله گوی _ ادیب الممالک    ایا نسیم صبا با وزیر داخله گوی که ای فکنده به گیتی ز دانش آوازه   از آن پس که پراکنده گشت دفتر ملک ز فکر روشن پاک تو یافت شیرازه   رهی به بارگهت قطعه ای فرستادم که یافت روی عروس سخن،از[…]

سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم

سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم

شعر سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم _ ادیب الممالک    سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم ز فضل بی شمر و لطف بی کرانه تو   گمانم آنکه فرامش نکرده ای که رهی برای حاجتی آمد درون خانه تو   حقوق خود ز وزیر خزانه کرد طلب بعون و همت و الطاف[…]

چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز

چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز

شعر چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز _ ادیب الممالک    چهار کار نکو کردی ای ملک آغاز که ایزدت دهد از فضل عمر بی پایان   نخست راندی بدسیرتان و دونان را دوم سپردی کار جهان به دانایان   سوم دریدی توقیع های ناواجب که بود هر یک از آنها بسوختن شایان  […]

بیا که رشک گلستان شد است خارستان

بیا که رشک گلستان شد است خارستان

شعر بیا که رشک گلستان شد است خارستان _ ادیب الممالک  در موقع دومین جشن مجلس شورای ملی گوید   بیا که رشک گلستان شد است خارستان شمیم باد بهار آید از بهارستان   دیار ما را طغرا نگار عدل نمود بدست غیرت خود غیرت نگارستان     مطالب بیشتر در:        […]

شنیده ام عربان اشتران سالم را

شنیده ام عربان اشتران سالم را

شعر شنیده ام عربان اشتران سالم را _ ادیب الممالک    شنیده ام عربان اشتران سالم را بجای اشتر گر داغ برنهند بتن   من اینک آن شتر سالمم که خواجه بعمد بجای اشتر گر داغ هشته بر گردن     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست[…]

شها ز روی تفکر درآ در این ایوان

شها ز روی تفکر درآ در این ایوان

شعر شها ز روی تفکر درآ در این ایوان _ ادیب الممالک  اندرز به احمد شاه قاجار هنگام جلوس ۱۳۲۹   شها ز روی تفکر درآ در این ایوان بخوان حدیث انوشیروان و شادروان   چنان بکوش در آیین داد تا گویند به روزگار تو خلق جهان ز پیر و جوان   بدور احمد نوشیروان[…]

خدایگانا از گرد راه موکب تو

خدایگانا از گرد راه موکب تو

شعر خدایگانا از گرد راه موکب تو _ ادیب الممالک    خدایگانا از گرد راه موکب تو خدا گواست که شد چشم بندگان روشن   ورود مقدم میمونت اندر این سامان بود چو مقدم اردی بهشت در گلشن   تو زنده سازی در ملک داد و دانش را چنانکه باد بهاری به باغ سرو سمن[…]

شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را

شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را

شعر شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را _ ادیب الممالک    شنیدم از پی یک لمحه خواب مؤمن را ثواب طاعت چل ساله آید از یزدان   بر این قیاس وزیر است اولین مؤمن مسلم است سخن با دلیل و با برهان   که هم وزیر بخواب از نفاق و شر دورست هم[…]

دلیل بازگشت وجه