کتاب گزینه اشعار شفیعی کدکنی
شعر آرزو شفیعی کدکنی
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
تکه هایی از کتاب گزینه اشعار شفیعی کدکنی
(ایراد تایپی یا بهم ریختگی های متن مربوط به وب سایت است)
یادآوری
قرار چنان بود که دومین گزینه شعر مروارید، همین گزینه باشد که اکنون در اختیار شماست. پسکه آدم چالاک و سریع السیری هستم . کاری که ظرف یک شب فراهم می آمد . تا اینجا که می بینید شانزده سالی به تأخیر افتاد. با اینهمه هیچ کس ازین بابت زیانی ندیده است. حالا هم که تشر می شود بیشتر پاسخی است به اعتراضی که دانشجویان و جوانان داشتند به قیمت آیینه ای برای صداها یعنی تجدید چاپ یک جلدي: «زمزمه ها»، «شبخوانی، واز زبان پسرگی، ودر کوچه باغهای نشابور، ومثل درخت در شب باران»، «از بودن و سرودن و ایوی جوي مولیان، و نیز هزاره دوم آهوي کوهی یعنی چاپ یک جلدي پنج دفتر:
مرثیه های ژو کاشمر، خطی ز دلتنگی»، «غزل برای گل آفتابگردانم، در ستایش کبوترها و ستاره دنباله داره این گزینه شامل حدود یک صد شعر است از میان قریب چهارصد و شصت شعر آن دوازده دفتر. و چون همين قولی را که به انتشارات مروارید داده بودم، از سالیانی دوره به نشر چشمه نیز داده بودم، کوشیده شعرها را طوری انتخاب کنم که این دو گزینه مروارید و چشمه شعر مشترک» نداشته باشد. اما این کار عملی نشد و باز هم شعرهایی از این دو گزینه، مشتری از کار درآمد اگر کسانی هر دو را داشته باشند مرا، ازین بایت، ملامت نکنند. هر چه باشم اهل کتاب سازی نیستم تاشر محترم اصراری دارد که این گزینه مقدمه ای داشته باشد. از آنجا که در جناح سفری به خارج هستم که اگر عمری باشد، بظاهر یک ممالی طول می کشد، بخش اول مصاحبه ای را که در آلمان، به سال ۱۳۶۹ با من کرده بودند به جای آن مقدمه از من بپذیرید. بخش دوم این مصاحبه که شامل گزارشی تفصیلی بود از تحولي سليقه شعری من از دوره جوانی و انجمن های ادبی خراسان تا سبرو سلوک در اکسفورد و پرینستون – گویا، تصوپروش باقی است و صدا ها از بین کی رفته است و با هیچ کس از ما دل خوش نکنید که تنها صداست که می ماند. ما
تهران، ۲۰ شهریور ۱۳۷۷ |
ش. ک.
گفت و گو
این گفتگو در بهار ۱۳۶۹ با دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی انجام شده است و اکنون بخش اول آن، که در آن سخن بیشتر بر سر نخستین تجربه ها در شاعری و نیز توصيفي محيط ادبی خراسان است، به شکل آندگی کوتاه شده، برای اولین بار چاپ می شود. پرسنگران | کوشیده اند که بیشتر شنونده باشند. برای بازتاب درست تر شیوه گفتار، ویرایش متن پیاده شده از نوار به حداقل ممکن تقلیل داده شده است با سپاس از دوستان پرسشگر که متن این گفتگو را در اختیار نشریه گذاشته اند (1)
ممکن است بگویید اولین تجربه های شعری شما در چه سنی شروع شد؟ از | چه موقع احساس کردید که شعر برایتان یک مسئله چی شده که دیگر مسئله زندگی شماست؟ اولین نشویقها و خلاصه تاریخچه گونه ای از اولین
: والله، سؤالی که می کنید تقریبا برای خود من هم تازگی دارد. این جوری فکر نکرده بودم… ولی شعری که در ذهنم مانده باشد و یا سئل مکتوب ازش داشته باشم، فکر نمی کنم در حدود زیر سن ۱۵ سالگی چیزی در حافظهم یا در یادداشت داشته باشم، اما فکر می کنم در سنین شاید ۷، ۸ سالگی اولین شعر را در هجو یک همبازیم گفته بودم، که خیلی هم زشت بود، و در عین حال زیبا، این را در دکان بثال سر کوچه مان، وقتی رفته بودیم با آن همبازی مان چیزی بخوریم خواندم، یعنی یک چیزی در هجوش مهمانجا، في المجلس گفتم که آن پبقالة تهدیدم کرد و گفت به پدرت میگم دیگر بیشتر از این چیزی یادم نیست. از شعرهایی که یادمه، در قضية ۲۸ مرداد یک مخمسی در قضية گرفتاری دکتر مصدق گفته بودم. غزلهای حافظ را تخمیس می کردم، از این جور چیزها. فکر می کنم بیشتر هر چه هست اگر مانده باشد دوروبر ۲۸ مرداد و اینها
یعنی حدود ۱۲ سالگی؟ : تقریبا دیگر، یادم است کمی بعد از سقوط دکتر مهدی بود. یعنی درست واقعه ۲۸ مرداد نبود، ولی وقتی بود که آنها در فرمانداری نظامی و اینها بودند و ما بچه بودیم و چیزی نمی فهمیدیم.. خیلی تحت تأثیر فرخې پردی پودم. یعنی، با حافظ که در حقیقت از بچگی خیلی مأنوس بودم. مادرم، خدا بیامرزدش، حافظ را حفظ داشت و مرا با حافظ مانوس کرده بود. ولی از شعر معاصرین، اولین شاعر معاصری که در حقیقت تمام دیوانش را خواندم و خیلی خوشم آمده و می توانم بگویم تا حدی هم روي روحيه م اثر گذاشت، فرخی یزدی بود. و آن قضیه از این قرار ست که من، می دانید که، مدرسه ترفته م. من مدرسه و دبستان و دبیرستان و اینها ترفنهم، من یک مرتبه رقئه م دانشکده ادبیات و به اصطلاح.. ولی دبستان و دبیرستان تور قشم و طبعا این آموزش دوره متوسطه را بعدها به فکرم افتاد که بروم و داوطلب امتحان بدهم، و دیپلم گرفتم و رفتم دانشگاه، طبعأ كتابهای درسی دبستانی و دبیرستانی هم در اختبار من نبود. دری من در مدرسة طلبگی بود و بیشتر هم در
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.