معنی چار ادویه

معنی چار ادویه

  • معنی چار ادویه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چار ادویه در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چار ادویه

    معنی: مخلوطی از میخک، جوز بویا، فلفل و دارچین یا زنجبیل.


    هم قافیه چار ادویه

    کارمایه، آیه، مایه، پنیرمایه، خمیر مایه، درونمایه، کرایه، تحت الحمایه، همسایه، سرمایه.


    چار ادویه در لغت نامه دهخدا

    چارادویه. [ اَدْ ی َ ] ( اِ مرکب ) چاردارو، مخلوطی از چند داروی مختلف ( چهار یا بیشتر ) که دراغذیه بکار میبرند. در تداول عوام به مخلوطی از میخک ، جوز بویا، فلفل و دارچین یا زنجبیل اطلاق میشود.


    چار ادویه در فرهنگ فارسی

    چار دارو مخلوطی از چند داروی مختلف که در اغذیه بکار میبرند ٠ در تداول عوام به مخلوطی از میخک جوز بویا فلفل دارچین یا زنجبیل اطلاق میشود.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چار ادویه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر حکایت احمد شاملو
    رباعی های نیما یوشیج
    اشعار فروغ فرخزاد
    شعر چشمان یک عبور سهراب سپهری

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *