معنی چادر افراختن

معنی چادر افراختن

  • معنی چادر افراختن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چادر افراختن در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چادر افراختن

    معنی: خیمه زدن.


    هم قافیه چادر افراختن

    انباشتن، انداختن، اندوختن، انگاشتن.


    چادر افراختن در لغت نامه دهخدا

    چادر افراختن. [ دَ / دُ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) چادر زدن. چادر افراشتن. خیمه زدن. خیمه بپا کردن و رجوع به خیمه افراختن شود.


    چادر افراختن در فرهنگ فارسی

    چادر زدن ٠ چادر افراشتن ٠ خیمه زدن ٠ خیمه بپا کردن


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چادر افراختن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر داروگ نیما یوشیج
    شعر برف نیما یوشیج
    شعری از محمد سعید میرزایی
    شعر قطار محسن کاشانی

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *