معنی صئی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ صئی در گویش ها و لهجه ها.
معنی صئی
آوازکردن جوجه و عقرب .
صئی در فرهنگ فارسی
آوازکردن جوجه و عقرب .
صئی در لغت نامه دهخدا
صئی. [ ص َ / ص ِ / ص ُ ئی ی ] ( ع مص ) آوازکردن جوجه و عقرب. و فی المثل : یلدع و یصئی ؛ کسی را مثل زنند که ستم کند و شکوه آغازد. و منه جاء بما صأی و صمت ؛ ای بالمال الناطق و الصامت. منتهی الارب.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی صئی
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
Latest posts by کیمیا (see all)
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023