معنی ذات الجنب

معنی ذات الجنب

  • معنی ذات الجنب به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.

     


    ذات الجنب

    تلفظ : /zAtoljamb/

    معنی : ورم پردۀ درونی پهلو که باعث درد پهلو و تب و تنگی تنفس و سرفه می شود.

     


    مترادف ذات الجنب

    ذات الجنب، برسام، برسامه، اماس شامه ریه

     


    ذات الجنب در فرهنگ فارسی

    درد پهلو سینه پهلو یا ذات الجنب دیافرغمائی . التهاب دیافرغما . یا ذات الجنب غشائی . التهاب غشائ جنب ریه وعشائ خارجی قلب . یاذات الجنب کاذب . ذات الجنب خفیف . یا ذات الجنبی . ( صفت ) منسوب به ذات الجنب .
    درد پهلو .

     


    ذات الجنب در فرهنگ عمید

    ورم پردۀ درونی پهلو که باعث درد پهلو و تب و تنگی تنفس و سرفه می شود.

     


    ذات الجنب در فرهنگ معین

    ( ~. جَ ) [ ع . ] (اِمر. ) سینه پهلو، درد پهلو.

     


    ذات الجنب در لغت نامه دهخدا

    ذات الجنب. [ تُل ْ جَم ْ ] ( ع اِ مرکب ) درد پهلو. ( مهذب الاسماء ). برسام. جُناب. نوعی بیماری پهلو. درد و آماس پهلو. ورم حارّ مولم در نواحی صدر. وَرم ِ حجاب مستبطن. دردی است به دنده ها با سرفه و تب. سینه پهلو. ورم حارّ مولم که در نواحی سینه پیدا شود که قسمتی از آن را شوصة و قسمی را برساما و قسمی را ذات الجنب ساده گویند. ورمی است حارّ که در حوالی سینه پدید آید. ( منتهی الارب ). و صاحب آنندراج گوید:ورمی باشد در حجاب که آن پرده ای است میان قلب و معده و این ورم گاه در یمین بود و گاهی در یسار و علامات آن درد پهلو با تب و ضیق النفس بود و داود ضریر انطاکی گوید: شوصة و ذات الجنب ، مرضان اتحدا مادة و علاجا و هما عبارة عن تحیز ما فسد من الاخلاط بین الاغشیة فان کان فی أحدالجانبین فذات الجنب. و علامته الحمی و منشاریةالنبض و السعال مطلقا و ضیق النفس غالباً و أسلمه البلغمی و اردؤه السوداوی و قد ینفجر و لو من خارج فی النادر و الابان استبطن الخلط غیر ما ذکر فهی الشوصة و یقال لما بین الکتفین منها ذات العرض و مقابلهاذات الصدر و منها البرسام و تقدم و تکون فی العضل و فی المنتصب و أی جهة حلتها منعت المیل الیها و النوم علیها و قد تعم فتمنع من الکون علی سائرالاشکال و علامتها یبس العصب و العضل و عدم الحرکة و علامات الخلط الغالب – انتهی. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: ذات الجنب نزد پزشکان ورمی است حار و دردناک که در اطراف سینه یا در عضلات باطن یا در پرده اندرون ، یا در پرده حاجز بین آلات غذاء و آلات تنفس یا در عضلات خارج یا در پرده بیرون بمشارکت پوست یا بغیر مشارکت پوست عارض میشود. و بیمناک ترین انواع این بیماری آن است که پرده حاجز حادث شود که آن را ذات الجنب خالص نامند بنا بر تعریفی که شیخ کرده است ، چه شیخ بین این بیماری و بیماری شوصه فرقی ننهاده. و این بیماری را با بیماریهای برسام و شوصه الفاظ مترادف یکدیگر شناخته است. سمرقندی گوید: برسام عبارت از ورمی است که عارض میشود پرده ای را که بین جگر و معده واقع شده باشد. و آن پرده ای است که حائل بین معده و پیوسته به حجاب حاجز است. و شوصه عبارت است از ورمی که عارض میشود در دنده های پشت و ذات الجنب خالص ورمی است که عارض میگردد غشاء مستبطن مر اضلاع و حجاب حاجز را که در یکی از دو طرف پهلو واقع است. چنانکه در اقسرائی گفته و در بحر الجواهر گوید: ذات الجنب ورمی است حار و دردناک که در اطراف سینه حادث میشود. پس اگر این بیماری در عضله سینه عارض شود و خصوصاً در عضله داخل یا در حجاب اضلاع از داخل آن را شوصه نامند. و اگر در غشاء مستبطن سینه حادث گردد آن را برسام خوانند. و اگر در حجاب حاجز ایجاد شود ذات الجنب به اسم عام گویند. و صاحب ذخیره خوارزمشاهی گوید: آماسی است گرم و دردناک اندر نواحی سینه. اما اگر آماس اندر عضله های سینه باشد خاصة اندر عضله های زندرونین آن را شوصه گویند و اگر اندر غشاء باشد که زندرون سینه بدان پوشیده است و سینه را همچون بطانه است یعنی آستری ، آن را برسام گویند یعنی آماس سینه. ( سام آماس است و بر، سینه ) و اگر اندر حجاب باشد که میان احشاء برسوئین و فروسوئین ایستاده است آن را ذات الجنب گویند و بسیار باشد که اندر جگر آماسی گرم افتد و معالیق او کشیده میشود و درد آن بحجاب بازمیدهد و نفس تنگ میشود و بیمار و طبیب هر دو پندارند ذات الجنب است و… آن ذات الکبد باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) : و اندر همه انواع ذات الریه و ذات الصدر وذات الجنب جهد باید کرد تا سینه از رطوبتها پاک گردد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) .

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذات الجنب

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید .

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر تک‌تک ناگزیر را برمشمار احمد شاملو

    شعر یک نامه به یک زندانی نیما یوشیج

    سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی

     


    ذات الجنب در دانشنامه ویکی پدیا

    ذاتُ الجَنب (نام‌های فارسی: سینه پهلو، بَرسام، پهلودرد)، پلورزی (به فرانسوی : Pleurésie) یا پلوریت (به فرانسوی: Pleurite) یا به‌معنی الهاب و تحریک پرده حنب است. پلورزی خود یک بیماری نیست، بلکه عارضه‌ای‌ست که ممکن است نشانهٔ بیماری‌های گوناگونی باشد. پلورزی به دو صورت پلورزیِ خشک و پلورزیِ مرطوب ظاهر می‌شود. پلورزی مرطوب با تجمع مایع در بین دو لایهٔ پردهٔ جنب همراه است.

    برسام یا ذات‌الجَنب به عنوان یک بیماری التهابی روی پوشش شش‌ها و قفسه سینه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. پلور بافت‌های نازکی هستند که در دیواره قفسه سینه و ریه‌ها قرار دارند. در حالت سالم آن‌ها به آرامی روی یکدیگر سر می‌خورند. پلوریس به‌طور معمول از چند روز تا ۲ هفته طول می‌کشد. سایر شرایط التهابی شش‌ها مانند برونشیت نیز باعث درد در اطراف قفسه سینه می‌شود.

    ذات‌الجَنب با درد، آماس و ورم ناحیهٔ پهلو، قفسه سینه و دنده‌ها و سرفه و تب مشخص می‌شود. انواعی از آن را برسام و شوصه هم نامیده‌اند. به نظر می‌رسد معادل التهاب بلور یا دیافراگم در پزشکی نوین باشد هرچند برعکس دیدگاه گذشتگان دیافراگم به تنهایی بعید است که ملتهب یا عفونی شود.[نیازمند منبع]امروزه این بیماری بلوریت یا پلورزی نامیده می‌شود.

    در آنندراج این بیماری این‌گونه تعریف شده‌است: «ورمی باشد در حجاب که آن پرده‌ای است میان قلب و معده و این ورم گاه در یمین بود و گاهی در یسار و علامات آن درد پهلو با تب و ضیق النفس بود.»

    صاحب کشاف آن را التهابی گرم و دردناک در اطراف سینه یا عضلات داخلی یا در پردهٔ اندرون، یا در پردهٔ حاجز بین دستگاه گوارشی و دستگاه تنفسی یا در عضلات خارجی یا در پردهٔ بیرون تعریف کرده و خطرناک‌ترین حالت آن را نوعی دانسته که پرده حاجز را گرفتار می‌کند و آن را ذات الجنب خالص نامیده‌است.

    این بیماری را ابن سینا با بیماری‌های برسام و شوصه یکی دانسته ولی سمرقندی بین آن‌ها تفاوت گذاشته و نوشته «ذات الجنب خالص ورمی است که عارض می‌گردد غشاء مستبطن مر اضلاع و حجاب حاجز را که در یکی از دو طرف پهلو واقع است.»

    در ذخیره خوارزمشاهیان  هم آمده‌است: «آماسی است گرم و دردناک اندر نواحی سینه. اما اگر آماس اندر عضله‌های سینه باشد خاصه اندر عضله‌های زندرونین. آن را شوصه گویند و اگر اندر غشاء باشد که زندرون سینه بدان پوشیده‌است و سینه را همچون بطانه است یعنی آستری، آن را برسام گویند یعنی آماس سینه (سام آماس است و بر، سینه) و اگر اندر حجاب باشد که میان احشاء بَرسوئین و فروسوئین ایستاده‌است آن را ذات الجنب گویند. بسیار باشد که اندر جگر آماسی گرم افتد و معالیق او کشیده می‌شود و درد آن بحجاب باز می‌دهد و نفس تنگ می‌شود و بیمار و طبیب هر دو پندارند ذات الجنب است ولی آن ذات الکبد باشد.»

    ذات الجنب در ویکی پدیا

     

    ذات الجنب
    سینه پهلو

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *