معني دائم الحيض

معنی دائم الحیض

  • معنی دائم الحیض به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائم الحیض در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی دائم الحیض

    معنی : پیوسته بی نماز.


    کلمات هم قافیه با دائم الحیض

    هم قافیه : فیض ، حیض.


    دائم الحیض در فرهنگ فارسی

    پیوسته بی نماز.


    دائم الحیض در لغت نامه دهخدا

    دائم الحیض. [ ءِ مُل ْ ح َ ] ( ع ص مرکب ) پیوسته بی نماز ( زن ).که همه وقت عادت ببیند. که عادت از وی منفک نشود.


    پیشنهاد و نظر شما برای معني دائم الحیض

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعری از آیدا دانشمندی

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر ماهی بی پروا سینا عباسی

    زن زندگی آزادی

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *