معنی دائم الحیض به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائم الحیض در گویش ها و لهجه ها.
معنی دائم الحیض
معنی : پیوسته بی نماز.
کلمات هم قافیه با دائم الحیض
هم قافیه : فیض ، حیض.
دائم الحیض در فرهنگ فارسی
پیوسته بی نماز.
دائم الحیض در لغت نامه دهخدا
دائم الحیض. [ ءِ مُل ْ ح َ ] ( ع ص مرکب ) پیوسته بی نماز ( زن ).که همه وقت عادت ببیند. که عادت از وی منفک نشود.
پیشنهاد و نظر شما برای معني دائم الحیض
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
Latest posts by غزل حمیداوی (see all)
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023