معنی جاحظ خراسان به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاحظ خراسان در گویش ها و لهجه.
معنی جاحظ خراسان
ابوزید احمد بن سهل بلخی.
معنی جاحظ خراسان در فرهنگ فارسی
ابو زید احمد بن سهل بلخی.
معنی جاحظ خراسان در لغت نامه دهخدا
جاحظ خراسان. [ ح ِ ظِ خ ُ ] ( اِخ ) ابوزید احمدبن سهل بلخی ( 234 -322 هَ.ق. ). حکیم و عالم معروفی بود که در بلخ میزیست. و اشعار زیر را در رثاء جعفرالحجة گفته است :
ان المَنیة رامتنا باسهُمِها
فاوقعت سهمها المسموم بالحسن
ابومحمد الاعلی فغادره
تحت الصفیح مع الاموات فی قَرَن
یا قبر ان الذی ضمنت جثته
من عصبة سادة لیسوا ذوی اَفن
محمد وعلی ثم زوجته
ثم الحسین ابنه و المرتضی الحسن
صلی الاله علیهم و الملائکة الَ
مقربون طوال الدهر و الزمن.
( مقدمه بیان الادیان ص هَ از معجم الادباء ج 1صص 151 – 152 ). و رجوع به ابوزید احمدبن سهل بلخی شود.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاحظ خراسان
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
ضمیر ناخودآگاه چیست و مدل ساختاری شخصیت
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023