شعر پاییز پشت پنجره احمدرضا احمدی

تا همه‌ی ما در پاییز – پاییز پشت پنجره

  • تا همه‌ی ما در پاییز – شعر پاییز پشت پنجره احمدرضا احمدی

     

    تا همه‌ی ما در پاییز
    در گل‌های داوودی غرق نشدیم
    تند پارو بزن
    درد می‌آید و می‌رود
    اما
    پاییز پشت پنجره
    استوار ایستاده است
    تند پارو بزن
    تا عمر به پایان نرسیده است
    به خانه برویم، سرد است
    چراغ راهرو را روشن گذاشته‌ام
    کسانی دیر آمدند چراغ را خاموش کردند

    کاش دزد بودند

    حالا که شب می‌شود
    به یاد تو هستم
    کاش
    خداحافظی نمی‌کردی و می‌رفتی
    من عمری خداحافظی تو را
    به یاد داشتم
    پاییز پشت پنجره
    استوار ایستاده است
    مرا نظاره می‌کند
    که چرا من
    هنوز جهان را ترک نکرده‌ام
    من که قلب فرسوده دارم
    من که باید با قلب فرسوده
    کم‌کم تو را فراموش کنم.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر ساعت ده صبح بود

     

    تا همه‌ی ما در پاییز

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «تا همه‌ی ما در پاییز در گل‌های داوودی غرق نشدیم تند پارو بزن درد می‌آید و می‌رود اما پاییز پشت پنجره استوار ایستاده است تند پارو بزن تا عمر به پایان نرسیده است به خانه برویم، سرد است چراغ راهرو را روشن گذاشته‌ام کسانی دیر آمدند چراغ را خاموش کردند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «کاش خداحافظی نمی‌کردی و می‌رفتی من عمری خداحافظی تو را به یاد داشتم پاییز پشت پنجره استوار ایستاده است مرا نظاره می‌کند که چرا من هنوز جهان را ترک نکرده‌ام من که قلب فرسوده دارم من که باید با قلب فرسوده کم‌کم تو را فراموش کنم.» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر پاییز پشت پنجره احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر پاییز پشت پنجره احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *