هزار-سختی-اگر-بر-من-آید-آسان-است

هزار سختی اگر بر من آید آسان است – 82

  • دانلود دکلمه صوتی شعر هزار سختی اگر بر من آید آسان است سعدی – غزل 82 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. که دوستی و ارادت هزار چندان است. سفر دراز نباشد به پای طالب دوست.

     

     

    شعر هزار سختی اگر بر من آید آسان است – غزل 82 – سعدی

     

    هزار سختی اگر بر من آید آسان است

    که دوستی و ارادت هزار چندان است

     

    سفر دراز نباشد به پای طالب دوست

    که خار دشت محبت گل است و ریحان است

     

    اگر تو جور کنی جور نیست تربیتست

    و گر تو داغ نهی داغ نیست درمان است

     

    نه آبروی که گر خون دل بخواهی ریخت

    مخالفت نکنم آن کنم که فرمان است

     

    ز عقل من عجب آید صوابگویان را

    که دل به دست تو دادن خلاف در جان است

     

    من از کنار تو دور اوفتاده‌ام نه عجب

    گرم قرار نباشد که داغ هجران است

     

    عجب در آن سر زلف معنبر مفتول

    که در کنار تو خسبد چرا پریشان است

     

    جماعتی که ندانند حظ روحانی

    تفاوتی که میان دواب و انسان است

     

    گمان برند که در باغ عشق سعدی را

    نظر به سیب زنخدان و نار پستان است

     

    مرا هرآینه خاموش بودن اولی‌تر

    که جهل پیش خردمند عذر نادان است

     

    و ما ابرئ نفسی و لا ازکیها

    که هر چه نقل کنند از بشر در امکان است

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    هزار سختی اگر بر من آید آسان است صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر هزار سختی اگر بر من آید آسان است سعدی است. این قطعه‌ها توسط  محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    15 جمله معروف مرگ خوش آلبر کامو – تکه کتاب

    شعر داد مرا روزگار مالش دست جفا خاقانی – قصیده ۱۴

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید ایرج میرزا _ غزل 8

     

    معنی هزار سختی اگر بر من آید آسان است

    هزار سختی اگر بر من آید آسان است که دوستی و ارادت هزار چندان است

    اگر در راه دوست هزاران سختی بر من تحمیل شود، آنها را به آسانی تحمّل می کنم. زیرا مهرورزی و میل ما به دوست هزار بار بیش از آن است که تصوّر شود.

    [ارادت = دوستی از روی اخلاص و توجّه خاص].

     

    معنی سفر دراز نباشد به پای طالب دوست

    سفر دراز نباشد به پای طالب دوست که خار دشت محبت گل است و ریحان است

    سفر برای پای کسی که دوست را می طلبد دراز به نظر نمی آید. زیرا در قلمرو محبّت که به دشتی می ماند، خارهای خلنده و رنج و سختی مثل گل و ریحان، لطیف و دوست داشتنی است.

    [گل = گل سرخ / ریحان = گیاهی است علفی به رنگ های سفید و گلی و گاهی هم بنفش و مجتمع که در گنار برگ های انتهایی ساقه قرار دارند و به معنی هر گیاه خوشبوست (گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی)].

     

    معنی اگر تو جور کنی جور نیست تربیتست

    اگر تو جور کنی جور نیست تربیتست و گر تو داغ نهی داغ نیست درمان است

    اگر تو بر من جور و ستم روا داری، آن را جوری در راه پرورش دادن تلقّی می کنم و اگر داغ گذاری، آن را وسیله ای برای درمان نهایی خویش می پندارم.

    [تربیت = پروراندن، احسان و تفقّد نسبت به شاعر و دیگر زیردستان (لغت نامه) / داغ = سوزش و حرارت].

     

    معنی نه آبروی که گر خون دل بخواهی ریخت

    نه آبروی که گر خون دل بخواهی ریخت مخالفت نکنم آن کنم که فرمان است

    نه تنها اگر آبرویم را بریزی، بلکه اگر خونم را هم بریزی ، مخالفتی ندارم. بلکه کاری را انجام می دهم که تو فرمان دهی.

     

    معنی ز عقل من عجب آید صوابگویان را

    ز عقل من عجب آید صوابگویان را که دل به دست تو دادن خلاف در جان است

    آنان که به پندار خویش صواب را تشخیص می دهند، از عقل من درشگفتند که چرا عاشق تو شدم. آری، اختلاف من با ایشان در این است که من جان داده ام، ولی ایشان می پندارند که من تنها دل داده ام و عاشق شده ام.

    [صواب گویان = راستگویان، درستگویان، کسانی که سخن به صواب گویند، مقابل خطاگویان / خلاف = اختلاف، قبول نکردن / دل به دست کسی دادن = کنایه از عاشق و شیفتۀ کسی شدن].

     

    معنی من از کنار تو دور اوفتاده‌ام نه عجب

    من از کنار تو دور اوفتاده‌ام نه عجب گرم قرار نباشد که داغ هجران است

    من از تو دور شده ام و این، داغ جدایی است بر جان من. پس تعجّبی ندارد اگر بی آرام باشم.

     

    معنی عجب در آن سر زلف معنبر مفتول

    عجب در آن سر زلف معنبر مفتول که در کنار تو خسبد چرا پریشان است

    درشگفتم از اینکه چرا آن سر زلف خوشبوی درهم بافته که در کنار تو می خوابد و باید آرام یابد، آشفته است.

    [معنبر = عنبرآلود و خوشبو، عنبر ماده ای است چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از رودۀ نوعی وال یا ماهی عنبر (کاشالو) می گیرند / مفتول = تابدار و پیچیده].

     

    معنی جماعتی که ندانند حظ روحانی

    جماعتی که ندانند حظ روحانی تفاوتی که میان دواب و انسان است

    آن گروهی که لذّت معنوی را که وجه تمایز انسان و چهارپا است درنیافته اند.

    [جماعت = گروه و عدّه / حظّ = بهره و نصیب /  روحانی = معنوی / دواب = چهارپایان، به فارسی یعنی ستور که سواری می دهد و بار می کشد (لغت نامه)].

     

    معنی گمان برند که در باغ عشق سعدی را

    گمان برند که در باغ عشق سعدی را نظر به سیب زنخدان و نار پستان است

    می پندارند که در باغ دوستی، سعدی به زنخدان سیب مانند و پستان چون انار یار نظر دارد. [زنخدان = چانه / نار = انار].

     

    معنی مرا هرآینه خاموش بودن اولی‌تر

    مرا هرآینه خاموش بودن اولی‌تر که جهل پیش خردمند عذر نادان است

    بی تردید سکوت من در برابر این نادانان شایسته تر است، زیرا نادانی آنان در برابر من، عذرخواه آنان است و آنان را از فهم موضوع معذور می دارد.

    [اولاتر = سزاوارتر ، نیکوتر / هر آینه = البتّه ، در هر حال].

     

    معنی و ما ابرئ نفسی و لا ازکیها

    و ما ابرئ نفسی و لا ازکیها که هر چه نقل کنند از بشر در امکان است

    من نَفس خویش را مبرّا نمی دانم و آن را از هوا و هوس پاک نمی پندارم، زیرا هر چیزی که در باب آدمی گفته شود امکان دارد که تحقّق یابد.

    [وَ ما اُبَرِّیُ نَفسی = من خویشتن را بی گناه نمی دانم، بخشی از آیه 53 سورۀ یوسف است / وَ لا اُزَکّیها = و آن را پاک نمی دانم / در امکان بودن = ممکن بودن، امکان داشتن].

     

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل هزار سختی اگر بر من آید آسان است سعدی

    مهرزاد شایان میگوید:

    و ما ابری نفسی و لا ازکیها****
    من نفس خودرا از گناه بری نمی دانم و دامن خودرا پاک از آلودگی نمی شمارم.
    قسمت اول « وما ابرء نفسی » از ایه 53 سوره یوسف اقتباس شده است
    وَمَا أُبَرِّیءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ
    و من نفس خودرا از گناه بری نمی دانم چرا که نفس قطعا به بدی امر می‏کند مگر کسی را که خدا رحم کند زیرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.

     

    محمد حسن ارجمندی میگوید:

    و ما ابرئ نفسی و لا ازکیها…………..که هر چه نقل کنند از بشر در امکان است

     

    مصراع اول بیت آخر این غزل، تلمیح دارد به آیة 53 سورة یوسف که می‌فرماید:

    وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی ۚ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿٥٣﴾

     

    من خود را از گناه تبرئه نمی کنم؛ زیرا نفس طغیان گر، بسیار به بدی فرمان می دهد مگر زمانی که پروردگارم رحم کند؛ زیرا پروردگارم بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵۳)

     

    گفتنی است عبارت«لا ازکیها» جزء این آیه نیست.

     

     

    معنی غزل هزار سختی اگر بر من آید آسان است سعدی چیست؟

    اگر در راه دوست هزاران سختی بر من تحمیل شود، آنها را به آسانی تحمّل می کنم. زیرا مهرورزی و میل ما به دوست هزار بار بیش از آن است که تصوّر شود.

    [ارادت = دوستی از روی اخلاص و توجّه خاص].

     

    شعر هزار سختی اگر بر من آید آسان است اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»