هر-چه-خواهی-کن-که-ما-را-با-تو-روی-جنگ-نیست

هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست – 119

  • دانلود دکلمه صوتی شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست سعدی – غزل 119 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست. در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم.

     

    شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست – غزل 119 – سعدی

     

    هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست

    پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست

     

    در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم

    چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست

     

    شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست

    صنع را آیینه‌ای باید که بر وی زنگ نیست

     

    با زمانی دیگر انداز ای که پندم می‌دهی

    کاین زمانم گوش بر چنگست و دل در چنگ نیست

     

    گر تو را کامی برآید دیر زود از وصل یار

    بعد از آن نامت به رسوایی برآید ننگ نیست

     

    سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای

    صلح با دشمن اگر با دوستانت جنگ نیست

     

    گر تو را آهنگ وصل ما نباشد گو مباش

    دوستان را جز به دیدار تو هیچ آهنگ نیست

     

    ور به سنگ از صحبت خویشم برانی عاقبت

    خود دلت بر من ببخشاید که آخر سنگ نیست

     

    سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد

    از چه می‌ترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: فعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

     

    هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست سعدی است. این قطعه‌ها توسط  محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر تنها پل الوار

    ای‌خوش آن‌ساعت که‌آید پیک جانان بی‌خبر

    شاعر ساحر منم اندر جهان – ۱۶۳

    9 جمله معروف سووشون سیمین دانشور – تکه کتاب

     

    معنی هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست

    هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست

    تو به هر صورت که می خواهی با ما رفتار کن ، امّا ما را با تو سر جنگ نیست . زیرا از خردمندی به دور است که آدمی با زورمندان درافتد.

    [ زورآوران = جمع زورآور به معنی زورمندان ، پهلوانان / فرهنگ = عقل و خرد ، تدبیر ].

     

    معنی در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم

    در که خواهم بستن آن دل کز وصالت برکنم چون تو در عالم نباشد ور نه عالم تنگ نیست

    اگر دلم وصال تو را نخواهد ، دیگر به چه کسی می توانم دل ببندم و به کجا روم . گرچه دنیا بسیار وسیع و گسترده است ، امّا نظیر تو در هیچ جا یافت نمی شود.

    [ دل بستن به چیزی یا کسی = کنایه از علاقه و دلبستگی و عشق به کسی یا چیزی پیدا کردن ].

     

    معنی شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست

    شاهد ما را نه هر چشمی چنان بیند که هست صنع را آیینه‌ای باید که بر وی زنگ نیست

    هر دیده ای قادر نیست محبوب زیباروی ما را آنچنانکه هست مشاهده نماید . آری ، برای منعکس شدن مخلوق زیبای خداوند در آینه ضرورت دارد که آن آینه از زنگار زدوده شود.

    [ شاهد = معشوق زیبا / صنع = خلقت و آفرینش / زنگ = زنگار ، ماده سبز رنگ که در مجاورت هوا و رطوبت بر روی آهن و آینه و غیره پدید آید (لغت نامه) لازم به ذکر است که در قدیم آینه ها را از فلز می ساختند و پس از مدّتی برای پاک کردن صیقل می کردند تا زنگ آنها پاک گردد ].

     

    معنی با زمانی دیگر انداز ای که پندم می‌دهی

    با زمانی دیگر انداز ای که پندم می‌دهی کاین زمانم گوش بر چنگست و دل در چنگ نیست

    ای ناصح ، نصیحت مرا به زمانی دیگر موکول کن ، زیرا اکنون به نوای چنگ گوش سپرده و دل از کف داده ام.

    [ چنگ (اوّل) = از سازهای زهی قدیم که سری خمیده داشت و با انگشتان نواخته می شده است . ( واژنامۀ موسیقی ایران زمین ) / چنگ (دوم) = پنجه / دل در چنگ نبودن = کنایه از بی تاب و طاقت بودن ].

     

    معنی گر تو را کامی برآید دیر زود از وصل یار

    گر تو را کامی برآید دیر زود از وصل یار بعد از آن نامت به رسوایی برآید ننگ نیست

    اگر دیر یا زود در اثر رسیدن به یار کامروا شوی و از آن پس نامت به رسوایی علم گردد ، این را ننگ و عار مدان.

    [ کام برآمدن = مراد حاصل شدن و به آرزو رسیدن است / دیر زود = نزدیک و دور ، سرانجام و عاقبت (لغت نامه) ].

     

    معنی سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای

    سست پیمانا چرا کردی خلاف عقل و رای صلح با دشمن اگر با دوستانت جنگ نیست

    ای یار سُست عهد ، اگر بیا دوستان سر جنگ نداری ، چرا بر خلاف عقل با دشمنان از درِ آشتی درآمدی؟

    [ رای = فکر و تدبیر ].

     

    معنی گر تو را آهنگ وصل ما نباشد گو مباش

    گر تو را آهنگ وصل ما نباشد گو مباش دوستان را جز به دیدار تو هیچ آهنگ نیست

    اگر تو عزم دیدار ما نداری ، بگذار چنین باشد مانعی نیست . امّا ما جز دیدار تو هیچ قصد دیگری نداریم.

    [ آهنگ = قصد و عزم ].

     

    معنی ور به سنگ از صحبت خویشم برانی عاقبت

    ور به سنگ از صحبت خویشم برانی عاقبت خود دلت بر من ببخشاید که آخر سنگ نیست

    اگر با زدن سنگ مرا از مصاحبت خویش برانی ، تحمّل می کنم . زیرا سرانجام دلت بر ما خواهد سوخت ، چرا که آن دل از سنگ نیست.

    [ صحبت = مصاحبت و همنشینی / بخشاییدن = عفو کردن ، از گناه و تقصیر کسی درگذشتن ، رحم آوردن ].

     

    معنی سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد

    سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد از چه می‌ترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست

    ای سعدی ، نامت به عنوان رند در دنیا شهرت یافت .از چه واهمه داری می دانی که بالاتر از سیاهی رنگی نیست.

    [ رندی = لاابالی گری ، بی قیدی / افسانه شدن = به داستان درآمدن ، دهن به دهن گشتن و سر زبان افتادن ].

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست سعدی

    Dr.sadr میگوید:

    شاه بیت این شاخه از بوستان غزلهای سعدی از دید بنده این است:
    با زمانی دیگر انداز ای که پندم می‌دهی
    کاین زمانم گوش بر چنگست و دل در چنگ نیست
    ‌جناس تام چنگ و چنگ و تفاوت معنایی زیبا سبب ویژه شدن این بیت گردیده. پند خواندن بر گوش دلداده حتی اگر واقعا پند هم باشد سودی ندهد.

     

     

    معنی غزل هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست سعدی چیست؟

    تو به هر صورت که می خواهی با ما رفتار کن ، امّا ما را با تو سر جنگ نیست . زیرا از خردمندی به دور است که آدمی با زورمندان درافتد.

    [ زورآوران = جمع زورآور به معنی زورمندان ، پهلوانان / فرهنگ = عقل و خرد ، تدبیر ].

     

    شعر هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *