نیز دانم زنی ثقیل وگران

نیز دانم زنی ثقیل وگران

  • شعر نیز دانم زنی ثقیل وگران _ ملک الشعرا بهار

    صفت زن بد

     

    نیز دانم زنی ثقیل وگران

    در عزای حسین‌، جامه‌دران

     

    خاندانش مقدس و مومن

    شوی برنا و خود کثرالسن

     

    پای‌بند امید و بستهٔ بیم

    به نعیم بهشت و نار جحیم

     

    بوده زایر به کربلا و حرم

    ننموده رخی به نامحرم

     

    شوهری‌ مهربان‌ و خوب و ظریف

    پاکدامان و گرم‌جوش و حریف

     

    با همه زفتی و گرانی زن

    شوی قانع به مهربانی زن

     

    این زن ار لغزشی کند شومست

    در بر عقل و شرع‌، مذمومست

     

    با چنین حال‌، دیو راهزنش

    کرده جا در میان پیرهنش

     

    چادری نیمدار کرده بسر

    با کنیزی نهاده پای بدر

     

    شوی غافل ز کار همخوابه است

    به گمانش که زن به گرمابه است

     

    لیک آن قحبه خفته زیر کسان

    صبح تا ظهر خورده …کسان

     

    دل‌ ازین‌ روسپی گسیختنی است

    خونش‌درهرطریقه‌ربختنی‌است

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)

     

    قالب: منظومه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    در خیابان باغ‌، فصل بهار

    ماه اسفند نیز شد گذری _ آخر سال

    شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد – 194

     

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    نیز دانم زنی ثقیل وگران

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «نیز دانم زنی ثقیل وگران در عزای حسین‌، جامه‌دران خاندانش مقدس و مومن شوی برنا و خود کثرالسن» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «لیک آن قحبه خفته زیر کسان صبح تا ظهر خورده …کسان دل‌ ازین‌ روسپی گسیختنی است خونش‌درهرطریقه‌ربختنی‌است» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر صفت زن بد ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر صفت زن بد ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *