شعر غروب چمن هوشنگ ابتهاج

با این غروب از غم سبز چمن بگو – غروب چمن

  • با این غروب از غم سبز چمن بگو – شعر غروب چمن هوشنگ ابتهاج

     

    با این غروب از غم سبز چمن بگو
    اندوه سبزه های پریشان به من بگو

    اندیشه های سوخته ی ارغوان بین
    رمز خیال سوختگان بی سخن بگو

    آن شد که سر به شانه ی شمشاد می گذاشت
    آغوش خاک و بی کسی نسترن بگو

    شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر
    ای باد نوبهار ز عهد کهن بگو

    آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک
    با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو

    از ساقیان بزم طربخانه ی صبوح
    با خامشان غمزده ی انجمن بگو

    زان مژده گو که صد گل سوری به سینه داشت
    وین موج خون که می زندش در دهن بگو

    سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد
    این ماجرا به آینه ی دل شکن بگو

    آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد
    سرو سیاه من ز غروب چمن بگو

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران

    شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج

    شعر رهگذر فروغ فرخزاد

    شعری از محمد سعید میرزایی

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر سیاه مشق

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

    با این غروب از غم سبز چمن بگو

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «با این غروب از غم سبز چمن بگو اندوه سبزه های پریشان به من بگو اندیشه های سوخته ی ارغوان بین رمز خیال سوختگان بی سخن بگو آن شد که سر به شانه ی شمشاد می گذاشت آغوش خاک و بی کسی نسترن بگو» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد این ماجرا به آینه ی دل شکن بگو آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد سرو سیاه من ز غروب چمن بگو» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر غروب چمن هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر غروب چمن هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *