شعر شبگرد هوشنگ ابتهاج

بر آستان تو دل پایمال صد درد است – شبگرد

  • بر آستان تو دل پایمال صد درد است – شعر شبگرد هوشنگ ابتهاج

     

    بر آستان تو دل پایمال صد درد است
    ببین که دست غمت بر سرم چه آوردست

    هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ
    که بلبلان همه زارند و برگ ها زردست

    شب است و آینه خواب سپیده می بیند
    بیا که روز خوش ما خیال پروردست

    دهان غنچه فروبسته ماند در شب باغ
    که صبح خنده گشا روی ازو نهان کردست

    چه ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی
    به مردمی که جهان سخت ناجوانمردست

    به سوز دل نفسی آتشین بر آرای عشق
    که سینه ها سیه از روزگار دم سردست

    غم تو با دل من پنجه درفکند و رواست
    که این دلیر به بازوی آن هماوردست

    دلا منال و ببین هستی یگانه ی عشق
    که آسمان و زمین با من و تو همدردست

    ز خواب زلف سیاهت چه دم زنم که هنوز
    خیال سایه پریشان ز فکر شبگردست

     

    به مردمی که جهان سخت ناجوانمردست

    همانطور که میدانیم نام ابن شعر «شبگیر» است اما در میان مردم با نام «به مردمی که جهان سخت ناجوانمردست» نیز شناخته می شود.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران

    شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج

    شعر رهگذر فروغ فرخزاد

    شعری از محمد سعید میرزایی

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر سیاه مشق

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

    بر آستان تو دل پایمال صد دردست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بر آستان تو دل پایمال صد دردست ببین که دست غمت بر سرم چه آوردست هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ که بلبلان همه زارند و برگ ها زردست شب است و آینه خواب سپیده می بیند بیا که روز خوش ما خیال پروردست» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «دلا منال و ببین هستی یگانه ی عشق که آسمان و زمین با من و تو همدردست ز خواب زلف سیاهت چه دم زنم که هنوز خیال سایه پریشان ز فکر شبگردست» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر شبگرد هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر شبگرد هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *