شعر سرود رستاخیز هوشنگ ابتهاج

به پا برخاستم – سرود رستاخیز

  • به پا برخاستم – شعر سرود رستاخیز هوشنگ ابتهاج

     

    به پا برخاستم :
    پر درد و خشم آلود
    ز پا بگسیخته زنجیر
    دست آزاد
    نگاهم شعله خیز ِ کوره ی آتشفشان ِ خشم
    و من لبریز ِ خشم ِ وحشی ِ فریاد
    به پا برخاستم :
    دستی نهاده بر دل خون بار
    و دستی با درفش ِ خلق ِ رزم آهنگ
    زبانم تشنه سوز ِ واژه ی دلخواه
    سرودم شعله ور در چشم ِ آتش رنگ
    سرود ِ آتش و خون :
    شعله تاب ِ کوره ی بیداد
    سرودی دادخواه ِ کینه های گم شده از یاد
    سرود ِ تشنه ی لبریز
    سرود ِ خشم رستاخیز
    سرودی رنج زاد و زندگی پرورد
    سرودی کِش شکنج ِ مرگ نتواند شکست آورد
    و اینک من
    که بر لب های رنگ افسرده ی خاموش
    شکفت ِ غنچه های خنده تان را دوست می دارم
    چو شیرین خنده های باغ
    به دامان ِ بهار ِ شوخ گرم آغوش
    زمستان ِ سکوت ِ خویشتن را می گدازم در دل ِ پر داغ
    و در ماتم سرای سینه ها تان
    شعله می آرایم از این بانگ ِ آتشگیر
    فروگیرید اشک از گونه های زرد
    و بردارید دست از ناله های سرد
    و بسپارید با من گوش :
    سرود ِ سینه ی تنگ شما می جوشد از این بانگ ِ آتشناک
    و از بهر ِ شما بر می گشاید این سرود آغوش
    و من در این سرود ِ پاک
    گلوی ناله های خویش را افشرده ام خاموش
    و اشک ِ دردهای خویش را افشانده ام بر خاک
    چه شادی ها
    که در خود می تپد پر شور
    به شوق ِ این دلاور سینه های ریش
    چه بس خورشید
    که در دل می پزد رژیای بام ِ زرنگار ِ صبح
    درین جغد آشیان ِ شوم ِ مرگ اندیش
    چه بس اختر
    که می ریزد نگاه ِ انتظارش را
    برین راه ِ غبار آلود
    به بوی خنده ی خورشید ِ روشنگر
    و من از دور
    هم اکنون شوق ِ لبخند ِ ظفرمند ِ شما را می توانم دید
    که پرپر می زند در آرزوی بوسه ی لبهایتان بی تاب
    و پنهان ، چهره می آراید از خلوت سرای پرده ی امید
    وی مخوانم ازین لبخند ِ بی آرام
    که می آرد به من پیغام
    – سرودی هم برای فتح باید ساخت !

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    هان! هلا! آی!

    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر تاسیان

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

    به پا برخاستم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «به پا برخاستم : پر درد و خشم آلود ز پا بگسیخته زنجیر دست آزاد نگاهم شعله خیز ِ کوره ی آتشفشان ِ خشم و من لبریز ِ خشم ِ وحشی ِ فریاد به پا برخاستم : دستی نهاده بر دل خون بار و دستی با درفش ِ خلق ِ رزم آهنگ» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «هم اکنون شوق ِ لبخند ِ ظفرمند ِ شما را می توانم دید که پرپر می زند در آرزوی بوسه ی لبهایتان بی تاب و پنهان ، چهره می آراید از خلوت سرای پرده ی امید وی مخوانم ازین لبخند ِ بی آرام که می آرد به من پیغام – سرودی هم برای فتح باید ساخت !» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر سرود رستاخیز هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر سرود رستاخیز هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *