دو شعور است در نهاد بشر

دو شعور است در نهاد بشر

  • شعر دو شعور است در نهاد بشر _ ملک الشعرا بهار 

    شعور پنهان و شعور آشکار

     

    دو شعور است در نهاد بشر

    آن غریزی و این به علم و خبر

     

    آن نهانست و این دگر پیدا

    و آن نهانی بود به امر خدا

     

    آن شعوری که از برون در است

    پاسدار تمدن بشر است

     

    و آن کجا ناپدید و پنهانیست

    پاسبان نژاد انسانیست

     

    دین و آیین و دانش و فرهنگ

    از شعور برون پذیرد رنگ

     

    لیک‌ جان‌ها از این‌ شمار جداست

    کار جان با شعور ناپیداست

     

    آنچه را روح و نفس و دل خوانی

    هست جای شعور پنهانی

     

    مغز جای شعور مکتسب است

    لیک دل جایگاه فیض رب است

     

    هست‌ پُر زین شعور، قلب زنان

    چون شنیدی کشیده دار عنان

     

    با زنی بشکامه گفتم من

    کاز چه با خویشتن شدی دشمن

     

    شوهری داشتی و سامانی

    آبروبی و لقمهٔ نانی

     

    کودکانی ز قند شرین‌تر

    گونه‌هاشان ز لاله رنگین‌تر

     

    از چه رو پشت پا زدی همه را

    به‌قضا و بلا زدی همه را

     

    دادی از دست کودکان عزیز

    آبرو ربختی ز شوهر نیز

     

    دادی از روی شهوت و بیداد

    آبروی قبیله‌ای بر باد

     

    شده‌ای هرکسی و هر جایی

    روز و شب گرم صورت‌ آرایی

     

    زود ازین ره تکیده خواهی شد

    چون انار مکید خواهی شد

     

    چون شدی پیر، دورت اندازند

    زنده زنده به گورت اندازند

     

    خویش‌ را جفت غم چراکردی‌؟‌!

    بر تن خود ستم چرا کردی‌؟

     

    پاسخم داد زن‌: که گفتی راست

    لیکن آخر دلم چنین می‌خواست

     

    نیست زن را به کار سر، سروکار

    کار او با دل است و این سره کار

     

    عقل را مغز می‌دهد یاری

    عشق را دل کند هواداری

     

    هرکه با عشق طرح الفت ریخت

    رشتهٔ ارتباط عقل گسیخت

     

    زن و عشق و دل وشعور نهان

    مرد و عقل و نظام کار جهان

     

    من ندانم پی صلاح بشر

    زبن دو مذهب کدام اولی‌تر

     

    گر دل و مغز هر دو یار شدی

    عقل با عشق سازگار شدی

     

    جای بر هیچ کس نگشتی ننگ

    آشتی آمدی و رفتی جنگ

     

    مام نگریستی به کشته پسر

    کس نخفتی گرسنه بر بستر

     

    نشدی دربدر زن بیوه

    شده از مرگ شوی کالیوه

     

    و آن تفنگی که می‌زند بدو میل

    چوب و آهنش یوغ گشتی و بیل

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)

     

    قالب: منظومه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    در خیابان باغ‌، فصل بهار

    ماه اسفند نیز شد گذری _ آخر سال

    شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد – 194

     

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    دو شعور است در نهاد بشر

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دو شعور است در نهاد بشر آن غریزی و این به علم و خبر آن نهانست و این دگر پیدا و آن نهانی بود به امر خدا» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «نشدی دربدر زن بیوه شده از مرگ شوی کالیوه و آن تفنگی که می‌زند بدو میل چوب و آهنش یوغ گشتی و بیل» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر شعور پنهان و شعور آشکار ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر شعور پنهان و شعور آشکار ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *