شعر خفتگان احمد شاملو

از آن‌ها که رویاروی – خفتگان

  • از آن‌ها که رویاروی – خفتگان

     

    از آن‌ها که رویاروی
    با چشمانِ گشاده در مرگ نگریستند،
    از برادرانِ سربلند،
    در محله‌ی تاریک
    یک تن بیدار نیست.

    از آن‌ها که خشمِ گردن‌کش را در گِرهِ مشت‌های خالیِ خویش فریاد کردند،
    از خواهرانِ دلتنگ،
    در محله‌ی تاریک
    یک تن بیدار نیست.

    از آن‌ها که با عطرِ نانِ گرم و هیاهوی زنگِ تفریح بیگانه ماندند
    چرا که مجالِ ایشان در فاصله‌ی گهواره و گور بس کوتاه بود،
    از فرزندانِ ترس‌خورده‌ی نومید،
    در محله‌ی تاریک
    یک تن بیدار نیست.

    ای برادران!
    شماله‌ها فرود آرید
    شاید که چشمِ ستاره‌یی
    به شهادت
    در میانِ این هیاکلِ نیمی از رنج و نیمی از مرگ که در گذرگاهِ رؤیای ابلیس به خلأ پیوسته‌اند
    تصویری چنان بتواند یافت
    که شباهتی از یهوه به میراث برده باشد.

    اینان مرگ را سرودی کرده‌اند.
    اینان مرگ را
    چندان شکوهمند و بلند آواز داده‌اند
    که بهار
    چنان چون آواری
    بر رگِ دوزخ خزیده است.

    ای برادران!
    این سنبله‌های سبز
    در آستانِ درو سرودی چندان دل‌انگیز خوانده‌اند
    که دروگر
    از حقارتِ خویش
    لب به تَحَسُر گَزیده است.

    مشعل‌ها فرود آرید که در سراسرِ گتتوی خاموش
    به جز چهره‌ی جلادان
    هیچ چیز از خدا شباهت نبرده است.
    اینان به مرگ از مرگ شبیه‌ترند.
    اینان از مرگی بی‌مرگ شباهت برده‌اند.
    سایه‌یی لغزانند که
    چون مرگ
    بر گستره‌ی غمناکی که خدا به فراموشی سپرده است
    جنبشی جاودانه دارند.

    ۱۶ اسفندِ ۱۳۴۱

    به مناسبتِ بیستمین سالِ قیامِ دلیرانه‌ی گتتوی شهرِ ورشو.

     

    پیشنهاد ویژه برای احمد شاملو

    شعر وصل احمد شاملو

    شعر رهگذران احمد شاملو

    شعر بر سنگ فرش احمد شاملو

    نامه های احمد شاملو به آیدا

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    از آن ها که رویاروی

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ز آن‌ها که رویاروی با چشمانِ گشاده در مرگ نگریستند،» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمد شاملو که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمد شاملو بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «سایه‌یی لغزانند که چون مرگ بر گستره‌ی غمناکی که خدا به فراموشی سپرده است جنبشی جاودانه دارند.» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای خفتگان

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر خفتگان احمد شاملو بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *