خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم

به مرغان چمن – خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم

  • دکلمه صوتی شعر به مرغان چمن استاد شهریار + پخش آنلاین و متن کامل.خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم خدایا خاطرات سرکش یک عمر شیدایی گرفته در دماغی خسته چون خوابی پریشانم.

     

    خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم – شعر به مرغان چمن شهریار 

     

    خراب از یاد پاییز خمارانگیز تهرانم
    خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم

     

    خدایا خاطرات سرکش یک عمر شیدایی
    گرفته در دماغی خسته چون خوابی پریشانم

     

    خیال  رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد
    خدایا این شب آویزان چه می خواهند از جانم

     

    پریشان یادگاری های بربادند و می پیچند
    به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم

     

    خزان هم با سرود برگ ریزان عالمی دارد
    چه جای من که از سردی و خاموشی زمستانم

     

    مگر کفاره ی آزادی و آزادگی ها بود
    که اعصابم غل و زنجیر گشت و صبر، زندانم

     

    به بحرانی که کردم آتشم شد از عرق خاموش
    خوشا آن آتشین تبها که دلکش بود هذیانم

     

    سه تار مطرب شوقم گسسته سیم جانسوزم
    شبان وادی عشقم شکسته نای نالانم

     

    نه جامی کو دمد در آتش افسرده جان من
    نه دودی کو برآید از سر شوریده سامانم

     

    شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وی
    به اشک توبه خوش کردم که می بارد به دامانم

     

    گره شد در گلویم ناله جای سیم هم خالیست
    که من واخواندن این پنجه ی پیچیده نتوانم

     

    کجا یار و دیاری ماند از بی مهری ایام
    که تا آهی برد سوز و گداز من به یارانم

     

    بیا ای کاروان مصر آهنگ کجا داری
    گذر بر چاه کنعان کن من آخر ماه  کنعانم

     

    سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش
    شب پاییز تبریز است و در باغ گلستانم

     

    گروه کودکان سرگشته ی چرخ و فلک بازی
    من از بازی این چرخ فلک سر در گریبانم

     

    به مغزم جعبه ی شهر فرنگ عمر ِ بی حاصل
    به چرخ افتاده و گوئی در آفاق است جولانم

     

    چه دریایی چه طوفانی که من در پیچ و تاب آن
    به زورق های صاحب کشته ی سرگشته می مانم

     

    از این شورم که امشب زد به سر آشفته و سنگین
    چه می گویم نمی فهمم چه می خواهم نمی دانم

     

    به اشک من گل و گلزار شعر پارسی خندان
    من شوریده بخت از چشم گریان ابر نیسانم

     

    کجا تا گویدم برچین و تا کی گویدم برخیز
    به خوان اشک چشم و خون دل عمریست مهمانم

     

    به نامردی مکن پستم بگیر ای آسمان دستم
    که من تا بوده و هستم غلام شاه مردانم

     

    چه بیم ِ غرقم از عمان که جستم گوهر ِ ایمان
    دلا هر چند کز حرمان هنر بس بود تاوانم

     

    فلک گو با من این نامردی و نامردمی بس کن
    که من سلطان عشق و شهریار ِ شعر ایرانم

     

    غزل به مرغان چمن شهریار

    البته لازم به ذکر است که نام این غزل شهریار «به مرغان چمن» است اما به طور معمول در میان مردم به مصرع اول آن یعنی «خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم» معروف است.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شهریار قالب: غزل وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)

     

    خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم شهریار است. این قطعه‌ها توسط پری سانکنی عندلیب خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    غزل خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم اثر کیست؟

    این شعر اثر شهریار است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *