شعر آیینه ی عیب نما هوشنگ ابتهاج

رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست – آیینه ی عیب نما

  • رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست – شعر آیینه ی عیب نما هوشنگ ابتهاج

     

    رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست
    مرغ شبخوان کجایی و نوای تو کجاست

    آن چه بیگانگی و این چه غریبی ست که نیست
    آشنایی که بپرسیم سرای تو کجاست

    چه شد آن مهر و وفایی که من آموختمت
    عهد ما با تو نه این بود، وفای تو کجاست

    مردم دیده ی صاحب نظران جای تو بود
    اینک ای جان نگران باش که جای تو کجاست

    چه پریشانم ازین فکر پریشان شب و روز
    که شب و روز کجایی و کجای تو کجاست

    هنر خویش به دنیا نفروشی زنهار
    گوهری در همه عالم به بهای تو کجاست

    چه کنی بندگی دولت دنیا؟ ای کاش
    به خود آیی و ببینی که خدای تو کجاست

    گرچه مشاطه ی حسنت به صد آیین آراست
    صنما آینه ی عیب نمای تو کجاست

    زیر سرپنجه ی گرگیم و جگرها خون است
    ای شبان دل ما ناله ی نای تو کجاست

    کوه ازین قصه ی پر غصه به فریاد آمد
    آه و آه از دل سنگ تو، صدای تو کجاست

    دل ز غم های گلوگیر گره در گره است
    سایه آن زمزمه ی گریه گشای تو کجاست

     

    مردم دیده ی صاحب نظران جای تو بود

    همانطور که می دانیم نام این شعر «آیینه ی عیب نما» است اما در میان مردم با نام «مردم دیده ی صاحب نظران جای تو بود» نیز شهرت دارد.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران

    شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج

    شعر رهگذر فروغ فرخزاد

    شعری از محمد سعید میرزایی

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر سیاه مشق

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

    رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست مرغ شبخوان کجایی و نوای تو کجاست آن چه بیگانگی و این چه غریبی ست که نیست آشنایی که بپرسیم سرای تو کجاست چه شد آن مهر و وفایی که من آموختمت عهد ما با تو نه این بود، وفای تو کجاست» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «کوه ازین قصه ی پر غصه به فریاد آمد آه و آه از دل سنگ تو، صدای تو کجاست دل ز غم های گلوگیر گره در گره است سایه آن زمزمه ی گریه گشای تو کجاست» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر آیینه ی عیب نما هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر آیینه ی عیب نما هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *