در-جها-کس-نیست-اندوه-جهان-کس-مخور-خاقانی

در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور – ۱۰۴

  • در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور خاقانی – قصیده ۱۰۴

    قصیده

     

     

    در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور

    کوس عزلت زن دوال رایگان کس مخور

     

    دامن اندر چین، بساط احتشام کس مبین

    گردن اندر کش، قفای امتحان کس مخور

     

    آنکه کس دیدی کنون مقلوب کس شد هان و هان

    شیرمردا هیچ سوگندی به جان کس مخور

     

    چون فلک با تو نسازد با دگر کس گو مساز

    گر خوری غبنی از آن خود خور، آن کس مخور

     

    چون سگ و زاغ استخوان خوردی و اکنون همچو کرم

    از تن خود گوشت میخور استخوان کس مخور

     

    در هنر فرزند بازی نه کبوتر بچه‌ای

    صید دست خویش خور طعمهٔ دهان کس مخور

     

    تو نه آنی کز کفت روحانیان شکر خورند

    قدر خود بشناس و قوت از خوان و خان کس مخور

     

    آب باران خور صدف کردار گاه تشنگی

    ماهی‌آسا هیچ آب از آبدان کس مخور

     

    تا کی از پرز کسان روزی خوری همچون چراغ

    شمع‌وار از خود غذا میخور، ز خوان کس مخور

     

    گر کسی را زعفران شادی فزاید، گو فزای

    چون تو با غم خو گرفتی زعفران کس مخور

     

    چون تو اندر خانهٔ خود می هم آن خود خوری

    یاد جان خویش خور یاد روان کس مخور

     

    های خاقانی جهان را آزمودی کس نماند

    خون دل میخور که نوشت باد، نان کس مخور

     

    تو را کعبهٔ دل درون تار و مار

    برون دیر صورت کنی زرنگار

     

    مبر قفل زرین کعبه بدانک

    در دیر را حلقه آید به کار

     

    زهی کعبه ویران کن دیر ساز

    تو ز اصحاب فیلی نه ز اصحاب غار

     

    گر اینجا به سنگی نیابی فرود

    هم از تو به سنگی برآید دمار

     

    گر اول به پیلی کنی قصد سنگ

    هم آخر به مرغی شوی سنگسار

     

    رهت سنگلاخ است خاقانیا

    خرت سم فکنده است، با رنج بار

     

     

     

     

    شعر قصیده خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «قصیده» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    شعر در جهان کس نیست اندوه جهان کس مخور اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *