درِ این اتاقها را یکییکی باز میکنیم و – شعر در فاصلهی دو سکوت – یانیس ریتسوس
درِ این اتاقها را
یکییکی باز میکنیم و
سرک میکشیم
از اتاق سفید میرسیم
به اتاق صورتی
از اتاق سبز میرسیم
به اتاق سیاه
از آبانبار قدیمی میرسیم
به صندوقخانهی مادربزرگ
من این درها را تنها برای تو باز کردهام
من این ستارهها را تنها برای تو پشتِ پنجره جمع کردهام
من از سایه تنها برای تو میگویم
سایهای که بزرگ و بزرگتر میشود روی دیوار
وقتی چراغ روشن میشود
من از نور تنها برای تو میگویم
نوری که از سقف میتابد و پلّهها را روشن میکند
پلّههایی که بالا میروند
پلّههایی که پایین میروند
چیزهای دیگری هم در این اتاق هست که تنها برای تو میگویم
مثلاً دستی که زیرِ چانه مینشیند و غصّه میخورد
مثلاً لبخند پریدهرنگی که پشت لیوان آن محو میشود
مثلاً سری که درد میکند و اشک به چشم میآورد
مثلاً پوستِ پرتقالی که عطرش بینی را پُر میکند
من این چیزها را تنها برای تو میگویم
تو که میدانی اینها را برای تو کنار گذاشتهام
تو که میدانی اینها را دیگران نمیدانند
ماریا چیزی نمیگوید
ماریا پنجره را باز نمیکند
ماریا پنجرهای برای باز کردن ندارد
سکوت
جاری میشود
مثل آبی دریا در روز
مثل ما در اتاقهای این خانه
هنوز همانجا نشستهایم و
آبی دریا
پابرجاست
هنوز اشک میریزیم و
سکوت بالا و بالاتر میآید
مثل آبی دریا
سکوت غرقمان میکند
و دری برای باز کردن نیست
پنجرهای برای دیدن نیست
آخرین اتاق این خانه همیشه قفل است
کسی کلید این اتاق را ندیده
اتاقی که پنجرهای ندارد
اتاقی که چراغ ندارد
نه سفید است و
نه صورتی
نه سبز است و
نه سیاه
ما باید از این اتاق سر درآوریم
باید پنجرهای برای این اتاق بسازیم
باید چراغی در این اتاق روشن کنیم
باید این سکوت را بشکنیم
ماریا
اینجا کجاست ماریا؟
مترجم: از محسن آزرم
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
تا چشم انتظار تو باشم – مرا پیکری است
لبهایت را بیشتر از تمامی کتاب هایم دوست می دارم-با لبهای تو دیگر نیازی به کلمه ها نخواهم داشت
بادی وزیده است و باران را برده است – فکر میکنم
بدان که بسیار غمگینی – شعری را اگر فهمیدی …
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهاندرِ این اتاقها را یکییکی باز میکنیم و
شعری که خواندیم اثر «یانیس ریتسوس» بود، ریتسوس از «شاعران یونان » است. شعر بالا با سطر «درِ این اتاقها را یکییکی باز میکنیم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر در فاصلهی دو سکوت یانیس ریتسوس
دیدگاهتان را درباره ی شعر در فاصلهی دو سکوت یانیس ریتسوس ، این شاعر خوبِ یونان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023