خوابگرد از من نشانی درختان گیلاس را میپرسد – خوابگرد احمدرضا احمدی
خوابگرد از من نشانی درختان گیلاس را میپرسد بر سینه یک شکوفهی گیلاس آویخته
است نشانی همهی پلهایی را که به درختان گیلاس رهسپار است به خوابگرد میدهم
اما
پلها را انکار میکند
ایام هفته چنان خوابگرد را غارت کرده است که چشمان را به هنگام شنیدن نام شکوفهی
گیلاس میبندد
برای من میگفت چگونه بسترش در مهتاب بدون جرقهای دچار حریق شد
با غصه میگفت: رؤیایش در حریق سوخت
دستان خوابگرد را گرفتم و به کنار درختان سرو بردم
اما
خوابگرد درختان گیلاس را فراموش نکرد گیلاسها در ذهنش آماس کرده بود خوابگرد
میخواست از رؤیایش برای من بگوید
من حوصلهی شنیدن نداشتم
پس
کوچههای تاریک را میان هم تقسیم کردیم کوچههای بنبست سهم خوابگرد شد
اما
خوابگرد خوشبخت بود
چون شکوفههای گیلاس در چهارفصل سال در چشمانش گیلاس میشدند.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی احمدرضا احمدیاشعار احمدرضا احمدی
مجموعه شعر روزی برای تو خواهم گفت
خوابگرد از من نشانی درختان گیلاس را میپرسد
نثری که خواندیم به این شکل شروع شد: «خوابگرد از من نشانی درختان گیلاس را میپرسد بر سینه یک شکوفهی گیلاس آویخته است نشانی همهی پلهایی را که به درختان گیلاس رهسپار است به خوابگرد میدهم اما پلها را انکار میکند» آیا با این سطرها برای شروعِ این نثر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و نثر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع نثر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این نثر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «کوچههای تاریک را میان هم تقسیم کردیم کوچههای بنبست سهم خوابگرد شد اما خوابگرد خوشبخت بود چون شکوفههای گیلاس در چهارفصل سال در چشمانش گیلاس میشدند.» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای خوابگرد احمدرضا احمدی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای خوابگرد احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023