بررسی-تطبیقی-مؤلفه-های-رمانتیک-در-شعر-سهراب-سپهری-و-ویلیام-بلیک

بررسی تطبیقی مؤلفه های رمانتیک در شعر

  • بررسی تطبیقی مؤلفه های رمانتیک در شعر سهراب سپهری و ویلیام بلیک: صفت رمانتیک برگرفته از واژه لاتین رمانتیکوس (Romanticus)، ابتدا به داستانی اطلاق می شد که نه به زبان لاتین بلکه به زبان عامیانه کشورهای مختلف اروپا یا به زبانهای بومی و به گونه ای جدید نوشته شده باشد و از قوانین و مقررات کلاسیک تبعیت نکند. (نک: سید حسینی ۱۳۵۴ : ۱۰)
    ظهور واقعی مکتب رمانتیسیسم در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بوده و فاصله بین سالهای ۱۷۹۸ تا ۱۸۳۲ را دورۀ رمانتیک نامیده اند. دوره ای که اروپا دستخوش تحولات فکری اجتماعی و سیاسی میشود ناامنی ها و نابرابریها و نابه سامانیهای دامن گستر ناشی از انقلاب صنعتی، استقلال آمریکا انقلاب فرانسه افول جامعه فئودالی و روی کار آمدن طبقه بورژوا سراسر اروپا را در نوردیده است.
    دلایل گوناگونی برای تبیین جنبش رمانتیک ذکر شده است: بعضی، جنبش رمانتیک را واکنشی بر ضد چیرگی و خرد باوری دانشمندان سده های هفدهم و هجدهم و تلاشی در سوی حرمت نهادن به احساس، عاطفه و خیال دانسته اند عده ای اوج گیری جنبش رمانتیک را واکنشی در برابر نا امنی های ناشی از انقلاب صنعتی و فقر و استثمار مردم اروپای سده هجدهم میدانند و عده ای هم آن را واکنشی بر ضد تباهیهای اخلاقی و فریب و تظاهر و ریا در روابط اجتماعی میدانند و سرانجام بسیاری از محققان این جنبش را واکنشی در برابر انقلاب فرانسه میدانند زیرا این انقلاب وعده آزادی و برابری و اصلاح امور را داده بود، اما خشونت ها و انتقام جویی های دوران انقلاب، خودکامگی های دیوان سالاری جنگهای ناپلئونی و زیر و رو شدن بسیاری از هنجارها و سنتها، نابسامانی های فراوانی در پی آورد و سرخوردگی و بدگمانی جای شور و شوق نخستین را گرفت. (مرتضویان، ۶:۱۳۸۶-۱۷۵)
    البته برخی منتقدان مارکسیست و بویژه لوکاچ رویکرد رمانتیک را نوعی بینش ضدسرمایه داری می دانند اما با رویکردی ارتجاعی و نه ترقی خواه؛ یعنی «ضدیت با سرمایه داری زیر پرچم ارزشهای ما قبل سرمایه داری (سه یر و لووی، ۱۲۳:۱۳۸۶)جنبش رمانتیسیسم نخست در آلمان با همکاری برادران شلگل آغاز شد و پس از آن به مکتبی فراگیر در غرب به ویژه انگلستان تبدیل شد اصول اولیه مکتب رمانتیک در انگلستان، توسط وردزورث و کالریج، در مقدمۀ چاپ دوم کتاب «ترانه های غنایی» گردآوری گردید. پر شورترین جلوههای رمانتیسیسم را شاید در انگلستان بیابیم؛ یعنی، کشوری که در آن «لرد بایرون» رهبر کل جنبش رمانتیسم شد و در اوایل قرن نوزدهم اصطلاح « بایرونیسم» کم وبیش مترادف با رمانتیسم بود.» (برلین، ۱۳۸۵ : ۲۱۱) در ایران، عصر مشروطه را سر آغاز ظهور رمانتیسیسم میدانند. اگرچه در این عهد، ایران همچون غرب تحولات گسترده ای را در زمینههای سیاسی اجتماعی و فرهنگی تجربه نکرده بود اما جنبش مشروطه و گذر از وضعیت سنتی و کهن به وضعیت جدید که منجر به ایجاد شعر جدید فارسی شد، زمینه را برای ظهور رمانتیسیسم در ایران فراهم کرد. آشنایی ادبای ایرانی با نهضت رمانتیسیسم اروپایی تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله ترجمه های اشعار و آثار اروپایی در نشریات ایرانی بوده است.
    تأثیر پذیری از رمانتیسیسم اروپایی در عصر رضاشاهی نیز ادامه می یابد و «نیما سرشاخه نوعی برداشت از رمانتیسم اروپایی محسوب میشود و تحت تأثیر رمانتیسم فرانسه است.» ( شفیعی کدکنی، ۱۳۸۶ : (۱۹۹) محققان افسانه را مانیفست شعر رمانتیک دانسته اند. علاوه بر نیما، پیروان او مانند: توللی، نادرپور، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری نیز بسیاری موارد تحت تأثیر شعر و ادب اروپا بویژه شعر رمانتیک بوده اند.
    این جستار، به بررسی تطبیقی شعر دو شاعر شاخص رمانتیک می پردازد؛ سهراب سپهری شاعر – نقاش معاصر ایرانی و ویلیام بلیک شاعر – نقاش انگلیسی قرن هجده که اگرچه به دو زمان و فرهنگ متفاوت تعلق دارند به کارگیری عناصر رمانتیسیسم علی رغم پاره ای تفاوتها، این دو شاعر را به هم نزدیک ساخته است. در این مقاله سعی بر آن است که مؤلفه های رمانتیسیسم در آثار این دو شاعر و تفاوتها و شباهتهای آنها در این زمینه، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.

    ۱-بیان مسئله
    ۱- آیا شعر سهراب سپهری متأثر از شعر رمانتیک های اروپا به ویزه بلیک است؟
    ۲- آیا سهراب سپهری شاعری رمانتیک است؟
    ۳- چه عواملی سپهری و بلیک را تا حد زیادی به هم نزدیک ساخته است؟

    ۲- پیشینه تحقیق
    هر چند پژوهشهای مختلفی در مورد سپهری و بلیک به طور مستقل صورت گرفته، تاکنون پژوهشی که به تطبیق دیدگاه ها و مبانی فکری این دو شاعر رمانتیک بپردازد، انجام نگرفته است؛ به همین دلیل انجام پژوهشی با رویکردی تطبیقی ضرورت دارد.

    ۳- ضرورت و اهمیت تحقیق
    کارگیری عناصر رمانتیسیسم، سپهری و بلیک را بسیار به هم نزدیک ساخته است و از آنجا که تاکنون پژوهشی که به بررسی این عناصر در اشعار این دو شاعر بپردازد صورت نگرفته است، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد.

    نویسندگان : قدیسه رضوانیان، فاطمه هدایت نژاد

    از آرشیو مطالب نیز دیدن کنید:

    نقد ادبی سهراب سپهری رمانتیسم

     

    بررسی تطبیقی مؤلفه های رمانتیک در شعر سهراب سپهری و ویلیام بلیک

    از آنجا که سهراب سپهری و بلیک برخاسته از زمینههای فرهنگی متفاوت اند، با وجود اشتراکات بسیار تفاوتهایی نیز دارند بینشهای متفاوت دو شاعر نسبت به عشق (زن) و رویدادهای سیاسی و اجتماعی ،زمان مهمترین این تفاوتهاست با توجه به این که سپهری متعلق به ادبیات شرق و تحت تاثیر عرفان شرقی ،است تا حد بسیار زیادی از جنبه زنانه و عاشقانه مکتب رمانتیک دور مانده و عرفانش از او فردی منزوی و عزلت جو ساخته است که به ندرت نسبت به رویدادهای زمان خود واکنش نشان میدهد؛ در مقابل ،بلیک شاعری است برخاسته از فرهنگ غرب که به سبک دیگر رمانتیک ها به زن و جایگاه او در جامعه توجه نشان میدهد؛  علاوه بر این، او رمانتیکی است اجتماع گرا و انقلابی که در برابر رویدادهای زمان خود تاب نمی آورد و واکنش نشان میدهد.

    ۱- طبیعت
    طبیعت یکی از عناصر کلیدی رمانتیسیسم است بر خلاف شاعران کلاسیک قرن هفدهم که به طبیعت صرفاً به عنوان یک امر بیرونی مینگریستند و تنها به توصیفات ظاهری عناصر طبیعت در شعر اکتفا میکردند شاعر رمانتیک به طبیعت به عنوان موجودی زنده و ارگانیک و یگانه با خود مینگرد مطابق این دیدگاه هنرمند ،رمانتیک طبیعت را نه آن گونه که هست بلکه آن گونه که خود میخواهد و احساسات و عواطفش ایجاب میکند می نمایاند. وردزورث منبع شعر را نه در جهان بیرونی بلکه در خود شاعر میدانست و تأکید می کرد که مواد اصلی شعر، مردم و حوادث بیرونی نیستند بلکه احساسات درونی مؤلف هستند یا اشیاء بیرونی، فقط زمانی که توسط احساسات مؤلف تغییر شکل داده شده اند ۱۹۸۷:۱۲۹۸,Abrams) شاعر رمانتیک با تخیّل خلاق خویش و با درک همسانی خود با طبیعت، با آن، نوعی تعامل و پیوند همدلانه برقرار میکند؛ بدین ترتیب طبیعت در نگرش او، یک عین مستقل و بیرونی نیست بلکه امری درونی است؛ جهان خارج موجودی زنده است که در احساس شاعر شریک است. در این رابطه دوسویه مرز میان شاعر و طبیعت از بین میرود و او در طبیعت و طبیعت در او استحاله می شود یگانگی انسان و طبیعت که شاعران رمانتیک از آن به عنوان «وحدت ذهن و عین» یاد میکنند یکی از مؤلفههای اصلی دیدگاه رمانتیک ها نسبت به طبیعت است. سپهری و بلیک شاعران طبیعتاند اما برخلاف دیگر شاعران ،طبیعت، به توصیف و ستایش جلوه های طبیعت نمی پردازند در نظر ،آنها طبیعت پدیده ای زنده و ارگانیک است که با احساسات شاعر پیوند می خورد و یگانه میشود.
    بلیک بر این باور است که طبیعت و دنیای مشهود نمودی از واقعیتی برتر هستند که شاعر به مدد تخیل میتواند از این واقعیت پرده برگیرد. بلیک احساس عناصر طبیعت را درک می کند؛به عبارت دیگر ارتباط بی واسطه ای بین او و طبیعت برقرار میشود به طوری که بهار و تابستان و پاییز و زمستان را مورد خطاب قرار میدهد و صدای تپه ها را که با یک دیگر در گفت و گواند می شنود. این همدلی و یگانگی با عناصر طبیعت چنان است که شاعر، طبیعت را در کار و احساس خویش شریک میداند و احساس خود را به روشنی در او و حالات و حرکاتش
    می بیند
    Lo! to the vault/ of paved heaven/ With sorrow fraught/ my notes are driven They strike the ear of night/ make weep the eyes of day/ And with tempests play.
    هان بنگر که چگونه نغمههای من به سردابه آسمان هموار آکنده از اندوه رانده میشوند؟
    به گوش شب ضربه میزنند دیدگان روز را اشک ریزان میکنند بادهای طوفنده را دیوانه می سازند و با طوفانها بازی میکنند (١٣٨٤:٣٣ ,Blake)
    سپهری نیز شاعری است که پیوسته در طبیعت حضور دارد طبیعت برای او که از هجوم دانش، صنعت و ثروت خسته است، پناه گاهی است که میتواند در آن، راز هستی را و آنچه را که در فراسوی واقعیت است کشف کند سهراب سپهری چندان در طبیعت غرق گشته و با طبیعت یکی شده است که طبیعت در حکم معبدی برای او تصویر می شود: من مسلمانم/ قبله ام یک گل سرخ/ جانمازم چشمه مهرم نور / دشت سجاده من / من وضو با تپش پنجره ها می گیرم. (سپهری، ۱۳۹۰: ۱۳۵)
    او به هر پدیده ای از طبیعت چنان عشق میورزد که گویی از آن پدیده سرشار است من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت پرم از راه از پل از رود، از موج پرم از سایه برگی در آب (همان: ۱۷۶)

    ۲- تخیّل
    برتری قوه تخیل بر ،عقل یکی از اصول اساسی رمانتیک ها و بویژه رمانتیک های انگلیس است؛ چنان که معتقدند بدون تخیل، شعر نمی تواند وجود داشته باشد. از منظر آنان، تخیل قادر به دیدن چیزهایی است که عقل معمولی از مشاهده آنها عاجز .است. موریس بورا اظهار کرده است که «یافتن خصوصیات منحصر به فردی که رمانتیک های انگلیسی را از شاعران قرن هجدهم متمایز کند در اهمیتی است که رمانتیک های انگلیسی برای تخیل قائل می شوند و دیدگاه خاصی که در مورد آن دارند (١: ١٩٦٤,Bowra)

    هنرمندان رمانتیک در تقابل با دیدگاه نئوکلاسیک ها که ذهن انسان را همچون آینه ای می دانستند که جهان خارج را باز می تاباند تخیل خلاق را به عنوان سطحی از ذهن که درصدد بازآفرینی دنیای بیرون است به کار گرفتند؛ به این ترتیب هنرمند رمانتیک جهان را نه چنان که هست بلکه آن گونه که خود ادراک میکند طی فرایندی به نام تخیل می آفریند. «کالریج که دارای ذهنی فلسفی است در برابر قانونهای نئوکلاسیک که از بیرون و توسط شاعر بر اثر ادبی تحمیل می گردند مفهوم قوانین پویای تخیل شعری را قرارداد که در آن، هر اثر شاعرانه مانند یک گیاه در حال نمو بر اساس اصول درونی خویش رشد می کند و به شکل نهایی خویش در می آید.» (۳ : ۱۹۹۹ Day)

    در میان تمام رمانتیک ها ،بلیک استوارترین پنداشت را دربارهٔ تخیل دارد تا حدی که خود با اطمینان میگوید: تنها یک قدرت است که از انسان شاعر میسازد: تخیل؛ شهود الوهي. (۱۹:۲۷,Keyness) زیرا به گمان ،او تخیل واقعیت را می آفریند و این واقعیت چیزی نیست مگر کنش الوهی نفس که از نیرو و شور مهارنشده آن نشئت می گیرد. توجه بلیک، معطوف به دنیای آرمانی و معنوی است که او میکوشد که آن را به یاری تمام نفوس دیگری که مطیع تخیل اند برپا سازد. (باوره، ۱۳۸۶: ۶۷) ویلیام بلیک، تخیل مندترین شاعر رمانتیک ،انگلیس شعر را به عنوان تجسمی از بینش تخیلی شاعر توصیف میکند که با جهان معمولی و تجربه عادی در تضاد است و تخیل را به عنوان نخستین اصل ادراک بشری میداند بلیک در نامه ای که در آگوست ۱۷۹۹ به جان تراز لر (John Trusler) پدر روحانی می نویسد در توصیف تخیّل چنین می گوید: «شما مطمئناً اشتباه میکنید وقتی که میگویید تصاویر تخیلی در این جهان یافت نمی شود. از نظر من همۀ این جهان تصویری از تخیل است» (٤٤: ۱۹۷۹ ,Johnson and Grant) بلیک، خیال پردازی است که برای او همه چیز این جهان رمز و نشانه ای از عالم روحانی است که حواس ظاهری قادر به درک آن نیست و تنها تخیّل قادر به گشودن این رمز و رازهاست. از نظر او درک معنوی انسان را به بهشت باز میگرداند؛ به همین دلیل، در نظر او دنیای تخیلی دنیایی مقدس است که میتوان لایتناهی را در آن مشاهده کرد
    To see a world in a Grain of sand/ And a Heaven in a Wild flower/ Hold Infanity in the palm of your hand/ And Eternity in an hour. (Blake, ۱۹۷۹:۲۰۹)

    برای دیدن یک جهان در یک دانه شن و یک آسمان در یک گل وحشی / بی نهایت را در کف دست خود قرار ده و ابدیت را در ساعتی از زمان شعر سپهری نیز برآیند بینش تخیلی شاعر است. او که جایگاه اصلی اش طبیعت است، به آن واسطة تخیّل شاعرانه خود میکوشد که به عمق اشیا برسد تا از طبیعت و اشیای موجود در آ به فراسوی آنها برود و روح معنویت نهفته در آنها را کشف کند به واسطه این تخیل، ستاره ها در سردی رگ هایش میلغزند و علفها ریزش رؤیا را در چشمانش میشنوند. در این سیر آفاق و کشف و شهود، شاعر به روح عالم دست مییابد و با آن احساس یگانگی می کند. احساس هم دلی سهراب با طبیعت که در آوار آفتاب و دفترهای بعد از آن کاملاً محسوس است، ناشی از نگرش تخیلی این شاعر و عارف معاصر است او از درک ذات اشیا و اینکه اشیا به سوی مرزهای بی کرانه ای رواناند و او نیز هم آوا و همصدا با آنان در حرکت است، لذت غم انگیزی در درون خویش می یابد.» (عابدی، ۱۳۷۹: ۶۶)

    سپهری زیباییهای عینی را محملی برای رفتن به فراسوی زیباییها و جلوه های ظاهری می پندارد به عمق می رود؛ به حقیقت اشیا میان لحظه و خاک، ساقه گران بار هراسی نیست همراه ما به ابدیت گلها پیوسته ایم.
    (سپهری، ۱۳۹۰: ۹۲)
    در چنین دیدی است که تضادها و تعارضات معنایی ندارند و حتی لازمه آفرینش هستند. گل شبدر و لاله قرمز، آب و سیل نسیم و طوفان کرکس و ،قناری اسب و کبوتر و … همسان و هم ارج اند فقط باید غبار عادت را از چشم زدود و از دریچه نگاه تازه به پدیده ها نگریست. بلیک نیز در پیوند بهشت و دوزخ به این تضادها اشاره می.کند. تضادهایی که از نظر او لازمه زندگی انسان اند و بدون آنها زندگی انسان پویایی ندارد. او به جهان به عنوان شکاف بین نیروهای متضاد مینگرد علاقه و انزجار خرد و عشق عشق و تنفر او به دنبال پیروزی یکی و سرکوبی دیگری نیست ۱۹:۲۴ ,flin) به نظر بلیک بدون تضادها هیچ پیش رفتی نخواهد بود. جذابیت و سرکوبی، خرد و عشق، عشق و تنفر برای زندگی انسان نیاز هستند. از این تضادها، مذهب نیک و بد نمایان می شود. نیکی بهشت و ،بدی دوزخ است.» (۱۹۷۹۸۶ Blake)

    ۳- توجه به احساسات و عواطف
    رمانتیک ها، شعر را غلیان احساس و عاطفه می دانند. در تعریف وردزورث از شعر آمده است: شعر فوران خودجوش احساسات فراوان است. البته او تصریح می کند که این خودجوشی، نتيجة تأمل عمیقی است که پیش از جوشش احساس رخ داده است ( Abrams and Galt ۲۱۳: ۲۰۰۷, Harham) اشعار مهم ،رمانتیک اشعاری همراه با احساس ژرف هستند. آنها علاوه بر تخیل، احساس را نیز برتر از عقل می.شمرند کالریج معتقد است: «اندیشه های ژرف فقط در پرتو احساس ژرف حاصل میشود و پیش از او، رو سو گفته است: «در نهایت، عقل راهی را در پیش میگیرد که قلب حکم میکند.» (مرتضویان، ۱۳۸۶: ۷-۱۷۶) در اشعار بلیک نیز عاطفه با خیال و تفکر عمیق شاعر پیوند خورده است. بازتاب این گونه احساسات عمیق را در دو ترانه سمبلیک «دخترک گمشده» و «دخترک بازیافته» از منظومه  «ترانه های تجربه به نحو بارزی میتوان دید آنجا که شاعر از زبان لیکای نازنین که در بیابان وحشی، گمشده و سرگردان است و مادر و پدری اندوهگین که در پی دختر کوچکشان هستند، سخن می گوید:
    Sweet sleep com to me/ underneath this tree/ Do father, mother weep?/ Where can Lyca sleep?
    خواب نوشین به سوی من آی در پای این درخت آیا پدر و مادرم گریه می کنند که لیکا کجا میتواند غنود؟ (١٣٨٤:٥٠,Blake)

    سپهری در مقدمه ای که بر دفتر شعر خاطرات جوانی سرودۀ مشفق کاشانی، نوشته، به نقش مهم احساس در شعر تأکید دارد: « شعر زاییده احساسات سوزنده نماینده عواطف رقیق و مولود هیجان شدید روحی است. شاعر، نقاشی است که احساسات خویش را مدل قرار میدهد؛ موسیقی دانی است که با بافتهای الفاظ آهنگ به وجود می آورد؛ معماری است که با مصالح کلمات، کاخ رفیع شعر و ادب را بنا می کند.» (عابدی، ۱۳۷۹ : ۲۸)

    ٤- اندوه انزوا، تنهایی و آرمان گرایی
    به همان نسبتی که صنایع جدید پیشرفت میکرد دنیا در نظر هنرمند، تیره تر و کریه تر می شد. انقلاب صنعتی انقلاب فرانسه و خشونت ها و انتقام جویی های این دوران، ناامنی ها فقر، تباهیهای اخلاقی و سرخوردگی مردم هنرمند رمانتیک را دچار اندوه و انزوا می کرد. اندوهی که زاییده توقعات تسکین ناپذیر قلبی است که در جهان بی احساس و ایمان گرفتار شده است.» (سید حسینی، ۱۳۵۴ : ۷۵)
    با توجه به دیدگاه انتقادی و سرشت آرمان گرایانه بلیک بیان غم و اندوه و بیان آزادانه احساسات و عواطف از نظر ،او وسیله ای است برای عصیان شاعر در برابر ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده اجتماع فضای تاریک و خوفناک عصر رمانتیک، بستر مناسبی را برای اندوهگین ساختن شاعری چون بلیک فراهم میکند به طوری که یأس و اندوه، همواره در شعر او تجلی می یابد و حسی تلخ را در خواننده بر می انگیزد: The wild winds weep/ And the night is a-cold/ com hither, sleep/ and my griefs infold.
    بادهای وحشی اشک ریزانند و شب سرمازده پیش آی ای خواب! و غمهای مرا در برگیر (١٣٨٤:٣٢,Blake)
    شعر سهراب سرشار از تنهایی و غربت است؛ تنهایی هنرمندی منزوی و اندوهگین که دنیایش از دنیای دیگران جداست
    در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است. (سپهری، ۲۰۲:۱۳۹۰)

    سپهری نیز چون بلیک لحظه های درد و اندوه شاعرانه را لمس کرده است اما از «زندگی خوابها» به بعد، اندوه او اندوه عادی و عوامانه نیست بلکه نشانه ای است از تأثیر عوالمی بالاتر و صمیمانه تر از لحظه های عادی حیات حمیدی، ۱۳۷۴ (۵۹)
    بدین سان، نارضایتی از وضع و زمان موجود شاعر رمانتیکی چون بلیک را وادار به ساختن خانه ای زیبا و مطلوب در دنیای تخیلی و رؤیایی خود میکند ناکامی ها و سرخوردگی های ناشی از انقلاب فرانسه بلیک را بر آن میدارد تا ضمن انتقاد از اوضاع و شرایط کنونی، دنیایی آرمانی بنا نهد؛ دنیایی که آن را اورشلیم مینامد که با توجه به شهودی بودن بلیک، «این دنیای آرمانی نه با کوشش و از خودگذشتگی بسیار بلکه با تحولات روحی انسان و کمال یافتن معنوی او قابل دست یابی است.» (جعفری) جزی (۱۳۷۸ (۱۸۴ در واقع یکی از بارزترین خصوصیات شخصی بلیک مبارزۀ او با ظلم زهدفروشی برده داری و بی عدالتی اجتماعی است، به طوری که او در بیشتر آثارش همچون ترانه های بی گناهی و تجربه»، «دیدگاههای دختران آلبیون، انقلاب فرانسه»، «آمریکا» و بویژه اورشلیم به وضع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زمان خود می تازد و برای ساختن دنیایی بهتر تلاش می.کند بلیک در جست و جوی آزادی و عدالت است و رستگاری بشر را از طریق آن ممکن میداند I heard an angle singing/ When The day was springing/Mercy Pity Peace/ is the world,s releas.
    آواز فرشته ای را شنیدم که میخواند آنگاه که روز بر می آمد بخشایش، دلسوزی، آرامش» / رهایش جهان اند. ٧٨ : ١٣٨٤,Blake)

    برخلاف بلیک، فضای تیره و تار زمان سپهری را به واکنش عینی در برابر آن وا نمی دارد بلکه منجر به انزوا و درون گرایی او میشود به طوری که بسیاری از محققان، او را شاعر و نقاشی کاملاً انزواطلب میدانند که در شعرش از هیاهوهای سیاسی و اجتماعی خبری نیست. سپهری اگرچه شاعر شکست نبود اما شکست در نهضت ملی و مردمی، او را به درون گرایی آمیخته با عرفان مؤمن تر کرد.» (عابدی، ۱۳۷۹: ۵۷)
    او در صدای پای آب سیاست را به قطاری خالی تشبیه کرده و از آن کناره گرفته است:
    من قطاری دیدم که سیاست میبرد و چه خالی میرفت. (سپهری، ۱۳۹۰ : ۱۴۸) شاعر که در این عصر معراج پولاد، خود را تنها و غریب می بیند، درصدد ساختن آرمان شهری بر می آید که جز صفا و آرامش نشانی ندارد؛ خانه ای که در طرف دیگر شب بنا شده است
    اهل کاشانم اما شهر من کاشان نیست/ شهر من گم شده است/ من با تاب، من با تب، خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام. (همان: ۱۴۴)

    بی تردید، شعر سهراب سپهری شعری واکنشی است اما صرفاً واکنش یک شاعر رمانتیک شاعری که آرمانش گسترش صلح و معرفت است با نگاه مهرورزانه به همۀ پدیده های جهان؛ نگاهی که البته در کشاکش کارزار ،سیاسی، تلالویی ندارد و آنگاه به کار می آید که طوفان مبارزه فروکش کرده باشد و مجالی برای نگریستن به خود و فردیت خود فراهم آمده باشد.

    ۵- نوستالژی دوران کودکی
    توجه به معصومیت کودکان و تجلیل شاعرانه دوران کودکی یکی از جنبه های مهم شعر رمانتیک است. رمانتیک ها معتقدند که ذهن کودک هنوز قربانی نظام اجتماعی نشده است و می تواند با نگاهی تازه و دور از هرگونه شائبه و ابهام با محیط خویش روبه رو شود. شاعر رمانتیک، درصدد است تا با ستایش پاکی و بدویت دوران کودکی تباهی و فساد تمدن جدید را به چالش بکشد. از نظر شاعر رمانتیک دوران کودکی دورانی طلایی است که با اجتماع بزرگ سالان متفاوت است؛ از این رو است که ذهن کودک در نظر شاعر ،رمانتیک به از لیت نزدیک تر است. (رستمی و کشاورز، ۴۴:۱۳۸۲)

    یادآوری دوران کودکی که در نظر بلیک با معصومیت ساده انگارانه ای توام شده است، به نحو بارزی در ترانه های بی گناهی و تجربه نمود می یابد ترانه های بی گناهی که بلیک آن را در مقابل ترانه های تجربه قرار داده است دو حالت متضاد وضعیت انسانی را نمایش میدهند، دنیای معصومیت و کودکی در مقابل دنیای تجربه بلیک دوران کودکی و معصومیت این دوران را که همه چیز آن بر پایۀ عشق ،صلح صفا شادی و آرامش است می ستاید و از دنیای تجربه که همه چیز در آن بر پایهٔ خرد و قانون است بیزار است و بزرگ سالان را به عنوان دشمنان تباه کننده معصومیت سرزنش میکند
    بیان خاطرات دوران کودکی که از نظر بلیک با نوعی حس نوستالژیک همراه است، تسکینی است برای رهایی از وضع موجود و وسیله ای است برای مبارزۀ او با شرایط موجود. در ترانه دودکش پاک کن The chimney sweeper) از اینکه بزرگسالان، دنیای پاک و
    آرمانی کودکان را تباه میکنند ابراز ناراحتی میکند
    When my mother died I was very young/ And my father sold me while yet my tongue/ could scarcely cry weep weep weep weep/ So your chimneys I sweep & in soot I sleep. (Blake, 19/9:10)
    موقعی که مادرم ،مرد من هنوز کودکی بودم و پدرم مرا فروخت در حالی که زبانم/ هنوز به
    خوبی نمی توانست فریاد بزند که من دودکشهای شما را پاک می کنم و در دوده ها می خوابم. سپهری نیز چون ،بلیک به کودکی خود میاندیشد و همواره با حسرت از آن یاد می کند. سهراب در شعر «گل کاشی از دنیای کودکی خود سخن میگوید و سقفهای منحنی شکل کاشان قدیم و بافت قدیمی آنجا را یادآور میشود.
    شاعر در شعر «شا سو سا نیز دوران کودکی و لالایی کودکانه از دست رفته مادر را مرور می کند
    از پنجره غروب را به دیوار کودکی ام تماشا میکنم بیهوده بود بیهوده بود/ این دیوار روی درهای باغ سبز فرو ریخت زنجیر طلایی بازیها و دریچه روشن قصه ها زیر این آوار فروریخت. (همان: ۷۸)
    واژه محوری این حس نوستالژیک را نیز عنصری از طبیعت شکل میدهد: برگ اقاقیا برگی روی فراموشی دستم افتاد برگ اقاقیا / بوی ترانه گمشده ای می دهد، بوی لالایی که روی چهره مادرم نوسان میکند. (همان: ۷۷)
    به نظر میرسد که «اقاقیا» به عنوان یک موتیف و نشانه نمادین در شعر معاصر، در بسیاری از موارد مواردی نزدیک به معصومیت ،کودکی پاکی و عشق را القا می کند.» (سلاجقه، ۱۳۸۹۵۹)

    ٦- عشق
    عشق رمانتیک ها اغلب به صورت عشق به زن مطرح است گاهی تصاویر زنانه، تصاویر سحر آمیز و مبهم است که از جنس معقول و معمولی نیست. زن مطلوب رمانتیک ها، شبیه پریان حوریان، ملکه ها و شاهزادههای شرقی است. خود عشق نیز پر از محنت و رنج است. زن در نظر
    رمانتیک ها، مظهر زیبایی پیوند عاطفی یگانگی و همدلی است. جعفری جزی، ۱۳۷۸: ۲۰۷) عشق از اصلی ترین موتیفهای شعر بلیک است؛ گذرگاهی که آدمی را به ابدیت و حقیقت مطلق می رساند؛ به همین دلیل بهشت (Eden) نزد بلیک زمانی محقق می شود که انسان در درون خود به وحدت میان عقل و عشق دست یابد چنین دیدگاهی را در بینشهای دختران آلبیون می توان دید از نظر او همۀ موجودات زمین در ارتباطی عاشقانه از لذت و شادمانی برخوردار میشوند
    And trees & birds & beats & men behold their eternal joy. (Blake,۱۹۷۹۸۰)
    درختان و پرندگان و جانوران و انسانها به این شادمانی ابدی می نگرند. معشوق او از دیدن همۀ آن چیزهایی که به عشق مقدس مربوط هستند، خودداری می کند اما او پیوسته همه موجودات زمینی را فرامی خواند تا از لذت این نگاه که هرچیزی که زندگی می کند مقدس است بیاشامند» (۲۰۰۷:۳۱,Sklar)
    ب

    وته گل سرخ زیبای من (my pretty Rose Tree) نمونه دیگری از توجه بلیک به عشق است. معشوق بلیک در جایگاهی است که عشقی دیگر (sweet flower) را که حتی اردیبهشت هرگز به بار نیاورده بود پس میزند و تنها بوته گل سرخ زیبای خویش را می پذیرد. عشق، نزد سهراب نیز نردبانی است برای اوج گرفتن او به ملکوت عشق تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگیها برد مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. (سپهری، ۱۵۷:۱۳۹۰)

    معشوق سهراب گاهی زنی آرمانی و مثالی است که از آن به عنوان زن شبانه موعود، خواهر تکامل خوش رنگ و حوری تکلم بدوی تعبیر میشود و گاهی هم، زنی مادی که بیانگر عشق جسمانی است:
    من از کنار تغزل عبور می کردم و موسم برکت بود و زیر پای من ارقام شن لگد می شد/
    زنی شنید کنار پنجره آمد نگاه کرد به فصل/ در ابتدای خودش بود. (همان: ۱۶۹)
    البته باید گفت عشق به زن در شعر ،بلیک عینی و در شعر سپهری انتزاعی است. عشق رمانتیک ها اغلب به صورت عشق به زن مطرح است گاهی تصاویر زنانه، تصاویر سحر آمیز و مبهم است که از جنس معقول و معمولی نیست زن مطلوب رمانتیک ها، شبیه پریان حوریان، ملکه ها و شاهزادههای شرقی است. خود عشق نیز پر از محنت و رنج است. زن در نظر رمانتیک ها، مظهر ،زیبایی پیوند ،عاطفی یگانگی و همدلی است جعفری جزی، ۱۳۷۸: ۲۰۷) عشق از اصلی ترین موتیفهای شعر بلیک است؛ گذرگاهی که آدمی را به ابدیت و حقیقت مطلق می رساند؛ به همین دلیل بهشت Eden) نزد ،بلیک زمانی محقق می شود که انسان در درون خود به وحدت میان عقل و عشق دست یابد چنین دیدگاهی را در بینشهای دختران آلبیون میتوان دید. از نظر او همۀ موجودات زمین در ارتباطی عاشقانه از لذت و شادمانی برخوردار میشوند
    And trees & birds & beats & men behold their eternal joy. (Blake, ۱۹۷۹۸۰)

    درختان و پرندگان و جانوران و انسانها به این شادمانی ابدی می نگرند. معشوق او از دیدن همۀ آن چیزهایی که به عشق مقدس مربوط هستند، خودداری می کند اما او پیوسته همه موجودات زمینی را فرامی خواند تا از لذت این نگاه که هر چیزی که زندگی می کند مقدس است بیاشامند» (۲۰۰۷:۳۱ Sklar)
    بوته گل سرخ زیبای من iny pretty Rose Tree) نمونۀ دیگری از توجه بلیک به عشق است. معشوق بلیک در جایگاهی است که عشقی دیگر (sweet flower) را که حتی اردیبهشت هرگز به بار نیاورده بود، پس میزند و تنها بوته گل سرخ زیبای خویش را می پذیرد. عشق، نزد سهراب نیز نردبانی است برای اوج گرفتن او به ملکوت عشق تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگیها برد مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. (سپهری، ۱۵۷:۱۳۹۰)
    معشوق سهراب، گاهی زنی آرمانی و مثالی است که از آن به عنوان زن شبانه موعود، خواهر تکامل خوش رنگ و حوری تکلم بدوی تعبیر میشود و گاهی هم، زنی مادی که بیانگر عشق جسمانی است من از کنار تغزل عبور میکردم و موسم برکت بود و زیر پای من ارقام شن لگد میشد
    زنی شنید کنار پنجره آمد نگاه کرد به فصل در ابتدای خودش بود. (همان: ۱۶۹)
    البته باید گفت عشق به زن در شعر ،بلیک عینی و در شعر سپهری انتزاعی است.

    ۷- مذهب
    به گفته اوکتاویو پاز دیانت رمانتیک لامذهبی طعنه آمیزی است و لامذهبی رمانتیک مذهبی دلهره آمیز جعفری جزی ۱۳۷۸ (۷۸) رمانتیک ها که مشتاق رسیدن به نوعی معنویت گمشده هستند، در پی دین گریزی عصر روشنگری که زمینه را برای زوال عرفان و مذهب کهن فراهم کرده بود مذهب جدیدی را بنا میتهند که از فلسفۀ ذهن گرایانه کانت، فلسفۀ ایده آلیسم و میراث مسیحی و نوافلاطونی تأثیر پذیرفته است. این مذهب با مذهب رسمی روزگار و تعالیم شریعت مدارانه کلیسا در تضاد است و پایۀ آن بر احساس نهاده شده است. در واقع، احساس گرایی رمانتیک ها آنها را به نوعی رویکرد شهودی و عاطفی به دین وادار میسازد، به طوری که دین به عنوان امری درونی و یک احتیاج قلبی زنده می شود. گرایش به وحدت وجود نمودی از گرایش عرفانی و دینی رمانتیک هاست. خدای رمانتیک ها خدایی فردی و حاصل احساس و کشف و شهودی شخصی است. آفریننده بیرونی و جدا از دستگاه آفرینش نیست بلکه روحی است منتشر در آفاق و انفس. اشتیاق رمانتیک ها به جانب نوعی ماورا و امر ،متعالی به تدریج به نوعی مذهب در نزد آنان تبدیل میشود. در تلقی دین گرایانه آنان جهان طبیعی دست افزاری است تا هنرمند به ادراک آن چه ماورای طبیعت است دست یابد. آبرامز آن را فردیت گرایی طبیعی یا مابعدالطبیعه طبیعی می نامد. در این دیدگاه، طبیعت دارای نیروی الهی و حیات روحانی است که نگرش شهودی و عرفانی هنرمند، آن را با فرآیند آفرینش و قدرت پیوند میدهد. (همان : ۱۴۵-۱۴۴)

    خدای رمانتیک ها خدایی شخصی است که به قول ،بلیک در همۀ پدیده ها و در وجود هر انسانی هست و از نظر او زندگی اتحاد عمیق و انسانی با مسیح است چنین دیدگاهی، حاکی از نگرش وحدت وجودی بلیک است. او معتقد است که خدا در انسان جلوه گر است و تمام انرژی انسان از خداست. موریس بورا در تخیل رمانتیک در این مورد مینویسد: «بلیک با وجود داشتن
    سرشت مذهبی عمیق به خدایی خارج از وجود انسان اعتقاد نداشت.» (۱۹۶۴:۳۴ Bowra) همسانی خدا و بشر از نظر ،بلیک همۀ مسیحیت است ،بلیک عارفی است که خداوند در نظرش دور از انسان و خارج از عالم نیست و انسان به مدد تخیل میتواند آن را در فراسوی واقعیت دنیای مشهود کشف کند. چنین نگرشی را در پیوند بهشت و دوزخ میتوان دید بلیک در سؤالی از عیسی و حزقیال پرسید که چطور جرأت کردند بگویند که خدا با آنها صحبت کرده است. عیسی جواب داد من هیچ خداوندی ندیدم و چیزی از او با احساس ارگانیک محدود و معین نشنیدم بلکه احساس من لایتناهی (خداوند) را در همه چیز کشف کرد. ۹۲ ۱۹۷۹ Blake سهراب سپهری همچون ،بلیک ،شاعری عارف مشرب است. عرفان سپهری، برخاسته از شرق دور است که در بسیاری موارد و بویژه در مجموعه های آوار آفتاب» و «شرق اندوه، به اندیشه ها و اعتقادات بودا نزدیک میشود. او همچون بودا در دل طبیعت به سیر و سلوک پرداخته و سرانجام در درون آن به دریافتهای اشراقی و شهودی ویژه خویش نائل شده است. در شعر (Bodhi) از مجموعه شرق اندوه اشاره مستقیم شاعری که بودا میخواند و از مصاحبت آفتاب می آید از اندیشه های عرفانی و بودایی سپهری حکایت می کند: آنی بود، درها وا شده بود… من رفته او رفته ما بی ما شده بود زیبایی تنها شده بود/ هر رودی دریا هر ،بودی بودا شده بود (سپهری، ۱۲۳:۱۳۹۰) از نظر سهراب بین همۀ پدیدههای عالم و از جمله ،انسان رابطه ای زنده و ارگانیک برقرار است و شاعر قادر خواهد بود این ارتباط را درک و با روح عالم (خدا) و طبیعت احساس یگانگی کند. او به تعبیری شاعری وحدت وجودی است خدای سپهری نیز چون خدای بلیک در همه جا در همه پدیده ها و از جمله در انسان حضور دارد و چنان آشکار است که نیازی به شناخت آن نیست و تنها باید خود را در افسون آن شناور ساخت و خدایی که در این نزدیکی است / لای این شب بوها پای آن کاج بلند روی آگاهی آب روی قانون گیاه (همان: ۱۳۵)

     نتیجه گیری

    آنچه نویسندگان این مقاله را بر آن داشت تا به بررسی تطبیقی شعر سهراب سپهری و ویلیام بلیک بپردازند، همانندیهای بسیار این دو شاعر ایرانی و انگلیسی است که به جریان رمانتیک شعر تعلق دارند. ضمن اینکه برخی از ویژگیها و دلبستگیهای شخصی این دو شاعر، به یک دیگر مانند است؛ همچون نقاشی و حکاکی و روحیۀ عرفان گرایی که این مورد اخیر، یکی از وجوه اصلی تمایز سهراب سپهری از جریان شعر رمانتیک ایران در دهه های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ تیز هست. گرایش عرفان ،مآبانه صرف نظر از خاستگاه ،آن رویکرد به طبیعت را در شعر این دو شاعر، وارد ساحتی سوررئالیستی میکند که حتی از تعریف رایج رمانتیسیسم نیز فاصله معناداری می گیرد. سنخیت ،واژگان تصویرها نوع تخیل و آرمان شهر نمود یافته در شعر این دو شاعر، ذهنیتی ایجاد میکند تا مخاطب شعر سهراب سپهری را متأثر از شعر رمانتیک های اروپا و بویژه بلیک بداند. رویکرد هر دو شاعر به طبیعت تخیل ،مذهب ،عشق فردیت، درون گرایی، کودکی و بکریت و اندوهگینی ،بسیار همانند است اما آنچه بلیک را از سپهری متمایز میسازد، تعلق بلیک به یک جریان فراگیر ضد روشنگری و عقلانیت و سرمایه داری در اروپاست که نباید از زمینه اجتماعی انضمامی آن غفلت ورزید حال آن که دهه های ۳۰ و ۴۰ تاریخ ایران عصر پر تلاطم مبارزات سیاسی است و رویکرد سپهری در آن وضعیت تاریخی و اجتماعی خاص، بیش از آن که ماهیت جنبشی اعتراضی داشته باشد، سرشتی محافظه کارانه و تسلیم منشانه دارد، اگرچه از دیدگاه ادبیات به مثابۀ هنر شعر سپهری به معنای واقعی کلمه «شعر» است.

    فهرست منابع – کتابها
    ۱- برلین آبزایا (۱۳۸۵) ریشههای رمانتیسم ترجمه عبدالله کوثری. تهران: ماهی. ۲ بلیک، ویلیام (۱۳۸۴) جزیره ای در ماه ترجمه هوشنگ رهنما، چاپ دوم. تهران: هر مس.
    جعفری ،جزی، مسعود (۱۳۷۸) سیر رمانتیسم در اروپا تهران: نشر مرکز
    ۴ رستمی، فرشته و کشاورز مسعود (۱۳۸۲) رمانتیسم در شعر فروغ فرخزاد تهران نوای دانش
    ۵- سپهری، سهراب. (۱۳۹۰). هشت کتاب چاپ دوم. قم پدیده دانش
    ۶- سیدحسینی، رضا (۱۳۵۴) مکتبهای ادبی، ج۱. تهران: نیل شفیعی کدکنی محمدرضا. (۱۳۸۶) ادوار شعر فارسی تهران سخن عابدی، کامیار (۱۳۷۹) از مصاحبت آفتاب چاپ چهارم تهران ثالث.
    – مقاله ها
    ۱- باوره موریس (۱۳۸۶) تخیل رمانتیک ارغنون ۲ ترجمۀ فرحید شیرازیان، تهران: انتشارات سازمان چاپ، صص ۵۵-۷۸
    ۲- حمیدی، جعفر. (۱۳۷۴) تفکر اجتماعی و زبان شعر سهراب سپهری باغ تنهایی (یادنامه سهراب سپهری) به کوشش حمید سیاه پوش تهران نگار پارس، صص۵۸-۶۳
    ۳- سلاجقه، پروین. (۱۳۸۹). «نقد نشانه شناختی، ساختاری و تأویلی شعر شاسوسا». نقد نوین در حوزهٔ شعر تهران مروارید
    ۴- سه بر رابرت و لووی میشل (۱۳۸۶). رمانتیسم» و تفکر اجتماعی» ارغنون .۲. ترجمه یوسف اباذری :تهران: انتشارات سازمان چاپ، صص۱۱۹-۱۷۳
    ۵- مرتضویان علی (۱۳۸۶). رمانتیسم در اندیشۀ سیاسی تفسیر رمانتیک از قرارداد اجتماعی» و «دولت». ارغنون ۲ تهران: انتشارات سازمان چاپ، صص ۱۷۵-۱۸۸

    – منابع انگلیسی
    -Books
    -Abrams, M.H. (19AV). The Norton Anthology of English Literature. Fifth ed. Newyork & london: w.w. Norton and Company.
    Y-Abrams, M.H and Galt Harpham, Geoffrey. (Y). A Glossary of the Literary Terms. Tenth ed. Boston: WADSWORTH, cengage learning. -Bowra, sir Maurice. (19). The Romantic Imagination. London: oxford university press.
    -Day, Aiden. (1997). Romanticism. Newyork: Routledge.
    -Johnson, mary Lynn and E. Grant, John. (V). Blake’s Poetry and Designs. Newyork & London: W.W. Norton & Company.
    1-Keyness, Geoffrey. (1974). A vision of the last judgment in poetry and prose of William Blake, th ed. London: The nonesuch press.
    Y-O’Flinn, Paul. (1944). How To Study Romantic Poetry. London: Macmilan press.
    -Article
    -Sklar, Susanne. (YY). How Beauty will Save the World: Willim Spiritus. Volume V, number »>Blake’s Prophetic Vision
    The Comparative Study of Romantic Elements in Sepehri and and Blake’s Poetry

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»