از-آن-قبل-که-سر-عالم-بقا-دارم-خاقانی

از آن قبل که سر عالم بقا دارم – ۱۴۳

  • از آن قبل که سر عالم بقا دارم خاقانی – قصیده ۱۴۳

    در موعظه و نصیحت و تخلص به ستایش بهاء الدین سعد بن احمد

     

     

     

    از آن قبل که سر عالم بقا دارم

    بدین سرای فنا سر فرو نمی‌آرم

     

    نشاط من همه زی آشیان نه فلک است

    اگرچه در قفس پنج حس گرفتارم

     

    نه آن کسم که درین دام‌گاه دیو و ستور

    چو عقل مختصران تخم کاهلی کارم

     

    به کاه برگی برگ جهان نخواهم جست

    چنان که نیست به یک جو جهان خریدارم

     

    دلا جهان همه باد است و خلق خاک پرست

    نه آتشم که فروزی به باد رخسارم

     

    طمع مدار که از بهر طعمهٔ ارکان

    عنان جان و خرد را به حرص بسپارم

     

    مباد کز پی خشنودی چهار رئیس

    دو پادشا را در ملک دل بیازارم

     

    شد آنکه بست فروغ غرور و آتش آز

    میان دیدهٔ همت خیال پندارم

     

    از آن خیال من امروز خلوتی جستم

    وز آن فروغ من اکنون فراغتی دارم

     

    بسا که از پی جست جهان چون پرگار

    چو دایره همه تن گشته بود زنارم

     

    کنون نگر که ازیان منزل نبهره فریب

    به رسم طالع خود واپس است رفتارم

     

    اگرچه زین فلک آب رنگ آتش‌بار

    چو باد و خاک سبک سایه و گران‌بارم

     

    چو باد از در هر کس نخوانده درنشوم

    چو خاک هم خود را بی‌خطر بنگذارم

     

    نیم چو آب که با هر کسی درآمیزم

    نیم چو ابر که بر هر خسی گهر بارم

     

    چو طوطی ارچه همه منطقم نه غمازم

    چو تیغ گرچه همه گوهرم نه غدارم

     

    نیاز گر بدرد پیکر مرا از هم

    نبینی از پی کار نیاز پیکارم

     

    چو زر نخواهم خود را اسیر دست خسان

    ز حرص آنکه به زر همچو زر شود کارم

     

    چو آب درنشوم بهر نان به هر گوشه

    از آن چو شمع همه ساله خویشتن خوارم

     

    هزار شکر کنم فیض و فضل یزدان را

    که داد دانش و دین گر نداد دینارم

     

    ز خلق گوشه گرفتم که تا همی ساید

    کلاه گوشهٔ همت به چرخ دوارم

     

    به طبع آهن بینم صفات مردم را

    از آن گریزان از هر کسی پری‌وارم

     

    بدانکه چون الف وصل باشم از خواری

    که نام نبود و بینند خلق دیدارم

     

    اگر بدانی سیمرغ را همی مانم

    که من نهانم و پیداست نام و اخبارم

     

    بدان که نیست کفم چون دهان گل پر زر

    به دست طعنه چرا که هر خسی نهد خارم

     

    مگر نداند کز عقد عقل و جوهر جان

    پر است گردن اعمال و دست اسرارم

     

    ازین زبان درافشان چو دفتر اعشی

    مرصع است به گوهر هزار طومارم

     

    نه مرد لافم خاقانی سخن‌بافم

    که روح قدس تند تار و پود اشعارم

     

    ز کس به دهر خجل نیستم بحمد الله

    مگر ز ایزد و استاد صدر احرارم

     

    به شکر ایزد و استاد در مقام سجود

    نهاده سر به زمین همچو کلک و پرگارم

     

    به شکر صدر زمان هر زمان به بحر سخن

    صدف مثال دهان را به در بینبارم

     

    عیار شعر من اکنون عیان تواند شد

    که رای روشن آن مهتر است معیارم

     

    کلیم طور مکارم اجل بهاء الدین

    که مدح اوست مسیحای جان بیمارم

     

    سپهر حمد و سعادات سعد دین احمد

    که خاک درگهش افزود آب بازارم

     

    ملک صفاتی کاندر ممالک شرفش

    سپهر گفت که من کمترین عمل دارم

     

    پیام داد به درگاهش آفتاب که من

    تو را غلامم از آن بر نجوم سالارم

     

    نگر چگونه نگهداریم ز نحس وبال

    که در حریم جلالت همی به زنهارم

     

    ستاره گفت منم پیک عزت از در او

    از آن به مشرق و مغرب همیشه سیارم

     

    ایا غیاث ضعیفان و غیث درویشان

    به باغ مدح تو بر شاخ معرفت بارم

     

    اگر چه نام من اندر حساب «الشعراست»

    ز مدحت تو به «الاالذین» سزاوارم

     

    به پیش فیض تو ز آن آمدم به استسقا

    که وارهانی ازین خشک‌سال تیمارم

     

    صورنگار حدیثم ولی هر آن صورت

    که جان در آن نتوانم نمود ننگارم

     

    کدام علم کز آن عقل من نیافت اثر

    بیازمای مرا تا ببینی آثارم

     

    بدین قصیده که یکسر غرائب و غرر است

    سزد که خوانی صد چون لبید و بشارم

     

    بمان به دولت جاوید تا به حرمت تو

    زمانه زی حرم خرمی دهد بارم

     

     

     

     

    شعر در موعظه و نصیحت و تخلص به ستایش بهاء الدین سعد بن احمد خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «در موعظه و نصیحت و تخلص به ستایش بهاء الدین سعد بن احمد» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «از آن قبل که سر عالم بقا دارم».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    دیدگاه کاربران درباره از آن قبل که سر عالم بقا دارم

     

    محسن جهان می گوید:

    تفسیر ابیات ۱ الی ۳:

    بزرگ قصیده سرای قرن ششم در این ابیات از جلال و شکوه انسان می‌گوید:

    خداوند در روز خلقت اسراری را از عالم بقا به من انسان آموخته که به هیچ وجه نباید در مقابل این عالم ناسوت سر فرود آرم و از آن پیروی کنم.

    شعف و نشاط درونی من به جهت زندگی در این زمین و سپهر گردون نیست، اگر چه برای مدتی اسیر این پنج حس جسمانی هستم.

    و لذا مانند کوته فکران نیستم که در این محل شکارگاه دیوان و چهارپایان (کنایه از دنیای فانی است) به دام افتاده و با سستی و کاهلی روزگار سپری کنم.

    بلکه برای انسان هدفی بزرگ تعیین شده که همانا متجلی کردن صفات الهی در اوست.

    تفسیر ابیات ۴ الی ۶:

    جناب خاقانی بزرگوار در وصف هیچ بودن این دنیا چنین بیان می‌کند:

    تمام متعلقات این جهان به اندازه برگ کاهی ارزش جستجو و حیرانی ندارد، و نیز به مقدار یک جو برای انسان والا و خداپرست خریدار ندارد.

    در بیت بعد این دنیا را تشبیه به باد و گذر سریع آن کرده و خلق را خاک پرست خطاب می‌کند. و لذا تاکید می‌کند که من آن آتشی نیستم که با وزش بادی رخسارم را برافروخته کنی.

    ای انسان از برای طعمه چند روزه ارکان دنیا (منظور ارکان اربعه: آب، آتش، هوا و خاک است) طمع و حرص نداشته باش، آنچنان که عقل و جان خدادادی خود را فدای آن بنمایی.

     

     

     

    شعر از آن قبل که سر عالم بقا دارم اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *