گره های امید
فصلی ناشناخته
گیسویی بافته شده از گره های امید
از بلندای زاگرس مغرور
رو به سرزمین آفتاب آویخته شده است
و
خورشید گره به گره صعود میکند روبه طلوع
آنها پابر گلوی آزادی گذاشتند
و وحشت
وحشتی تلخ راهمه جا حکمفرما کردند
از وحشت
همهی درو پیکر شهر را سکوت گرفت
سکوتی تلخ و گزنده
با سکوت فریادها در درون انباشته گشته اند
فریادها شعله ور خواهند گشت
و شعله ها در خرمن غاصبان خواهند افتاد
#زن_زندگی_آزادی
✍️میلان ایوب
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
گلچین اشعار عاشقانه فروغ فرخزاد
- گره های امید - نوامبر 20, 2022
