معنی چار پخ به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چار پخ در گویش ها و لهجه.
معنی چار پخ
معنی: هر چیز چهارگوشه.
چار پخ در لغت نامه دهخدا
چارپخ. [ پ َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از خیمه که در هند «بی چوبه » خوانند. ( آنندراج ). || هر چیز چهارگوشه. ( ناظم الاطباء ).
چار پخ در فرهنگ فارسی
نوعی از خیمه که در هند (( بی چوبه ) ) خوانند .
پیشنهاد و نظر شما برای واژه چار پخ
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر یک چنار زیبا پوریا پلیکان
شعر قطار محسن کاشانی
شعری از فاطمه اختصاری
شعر چیزی به انفجار نمانده است پوریا پلیکان
Latest posts by Sima (see all)
- نیمای معترض، تاویل هرمنوتیکی «کک کی» - دسامبر 16, 2022
- مقایسه تطبیقی نمود فقر در برخی اشعار - دسامبر 16, 2022
- اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر - دسامبر 16, 2022