هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
فرهنگ لغات و اصطلاحات، فرهنگ فارسی، لغت نامه دهخدا
معنی چار بید
معنی چار بید به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چار بید در گویش ها و لهجه.
معنی چار بید
معنی: قلعه ایست در بجنورد .
هم قافیه چار بید
بید، بی‌قید، بینجامید، بیندیشید، پاراتیروئید، پارانویید، پدید، پرامید، پربازدید، پرتردید.
چار بید در لغت نامه دهخدا
چاربید. ( اِخ ) قلعه ای است در بجنورد. از آب چشمه مشروب میشود، زراعتش آبی است. هوایش ییلاق. پانزده خانوار سکنه دارد. ( مرآت البلدان ج 1 ).
چار بید در فرهنگ فارسی
قلعه ایست در بجنورد . از آب چشمه مشروب میشود زراعتش آبیست . هوایش ییلاق .
پیشنهاد و نظر شما برای واژه چار بید
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر یک چنار زیبا پوریا پلیکان
شعر قطار محسن کاشانی
شعری از فاطمه اختصاری
شعر چیزی به انفجار نمانده است پوریا پلیکان
Latest posts by Sima (see all)
- نیمای معترض، تاویل هرمنوتیکی «کک کی» - دسامبر 16, 2022
- مقایسه تطبیقی نمود فقر در برخی اشعار - دسامبر 16, 2022
- اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر - دسامبر 16, 2022
