آموزش‌های ویدیویی
معنی چار ارکان

معنی چار ارکان

  • معنی چار ارکان به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چار ارکان در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چار ارکان

    معنی: ارکان اربعه یعنی آب و خاک و باد و آتش.


    هم قافیه چار ارکان

    ساربان، سایبان، بادبان، باغبان، پاسبان، آستان، باستان، بوستان، جاودان، خاندان، کاردان، کاهدان، ناودان، بایگان.


    چار ارکان در لغت نامه دهخدا

    چارارکان. [ اَ ] ( اِ مرکب ) چهارعنصر. چارآخشیج. ارکان اربعه یعنی آب و خاک و باد و آتش. رجوع به چهار ارکان شود :
    از این چارارکان که داری بنام
    ببین کاین هنرها جز او را کدام.
    اسدی.

    گرد چارارکان او بین هفت طوق و شش جهت
    چارارکانش ز یاران چار اقران آمده.
    خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 372 ).

    ز چارارکان برگرد و پنج ارکان جوی
    که هست قائد این پنج پنج نوبت لا.
    خاقانی.

    و هم این رکن چون مقوم روح
    چار ارکان جسم را معیار.
    خاقانی.

    از آن منسوج کاورا دور داده ست
    به چارارکان کمربندی فتاده ست.
    نظامی.


    چار ارکان در فرهنگ فارسی

    ( اسم ) ۱ – چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب . ۲ – وعی خیم. چهار گوشه شروانی چهار آیین .
    چهار عنصر چار آخشیج ٠ ارکان اربعه یعنی آب و خاک و باد و آتش.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چار ارکان

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر حکایت احمد شاملو
    رباعی های نیما یوشیج
    اشعار فروغ فرخزاد
    شعر چشمان یک عبور سهراب سپهری

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۴ از ۵
    Loadingذخیره در لیست علاقه‌مندی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دلیل بازگشت وجه