
معنی چاخانچی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چاخانچی در گویش ها و لهجه.
معنی چاخانچی
معنی: کسی که عادت به چاخان کردن و خوش آمد گفتن دارد.
هم قافیه چاخانچی
چاپچی، چایچی، شکارچی، آبدارچی، اوراقچی، قاچاقچی، کنتراتچی.
چاخانچی در لغت نامه دهخدا
چاخانچی. ( ترکی ، ص مرکب ) با دیگری چاخان کننده. کسی که عادت به چاخان کردن و خوش آمد گفتن دارد.
چاخانچی در فرهنگ فارسی
آنکه دیگری را چاخان می کند ٠ کسیکه عادت به چاخان کردن و خوش آمد گفتن دارد ٠
پیشنهاد و نظر شما برای واژه چاخانچی
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعری از آیدا دانشمندی
شعر نگاتیو پوریا پلیکان
شعر کافر سجاد فرهمند
شعر آزادی عبدالله محمدزاده سامانلو
Latest posts by Sima (see all)
- نیمای معترض، تاویل هرمنوتیکی «کک کی» - آذر 25, 1401
- مقایسه تطبیقی نمود فقر در برخی اشعار - آذر 25, 1401
- اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر - آذر 25, 1401