معنی دائم الحیاه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائم الحیاه در گویش ها و لهجه ها.
معنی دائم الحیاه
معنی : حی العالم ، جاوید زندگانی .
کلمات هم قافیه با دائم الحیاه
هم قافیه : تباه ، پناه ، پگاه ، نگاه.
دائم الحیاه در فرهنگ فارسی
۱- جاوید زندگانی . ۲ – ( اسم ) همیشه بهار .
حی العالم
دائم الحیاه در لغت نامه دهخدا
( دائم الحیاة ) دائم الحیاة. [ ءِ مُل ْ ح َ ] ( ع اِ مرکب ) حی العالم . ایزون.
پیشنهاد و نظر شما برای معني دائم الحیاه
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
بخوانید:
Latest posts by غزل حمیداوی (see all)
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023
