آموزش‌های ویدیویی
معني دائم الحياه

معنی دائم الحیاه

  • معنی دائم الحیاه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائم الحیاه در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی دائم الحیاه

    معنی : حی العالم ، جاوید زندگانی .


    کلمات هم قافیه با دائم الحیاه

    هم قافیه : تباه ، پناه ، پگاه ، نگاه.


    دائم الحیاه در فرهنگ فارسی

    ۱- جاوید زندگانی . ۲ – ( اسم ) همیشه بهار .
    حی العالم


    دائم الحیاه در لغت نامه دهخدا

    ( دائم الحیاة ) دائم الحیاة. [ ءِ مُل ْ ح َ ] ( ع اِ مرکب ) حی العالم . ایزون.


    پیشنهاد و نظر شما برای معني دائم الحیاه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعری از آیدا دانشمندی

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر ماهی بی پروا سینا عباسی

    زن زندگی آزادی

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    Loadingذخیره در لیست علاقه‌مندی

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دلیل بازگشت وجه